جستجو

یونسیه
فرقه ای از مسلمین یاران یونس که دین را معرفت خدای و عشق بر خدای دانند. (یادداشت مولف ). یاران یونس شمری هستند که گویند ایمان عبارت است از شناسایی حق و فروتنی مر او را و دوستی او از صمیم قلب . پس کسی که این صفات در او جمع باشد مومن است و با آن صفات ترک طاعات و ارتکاب معاصی به صاحب آن صفات زیانی نرساند و در قیامت کیفر نبیند و نیز گویند: ابلیس خداشناس بود و به واسطه استکبار و ترک خضوع کافر شد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ).
یوهانسبورگ
ژهانسبورگ. ژوهانسبورگ. شهری در جنوب ترانسوال ، در شمال شرقی جمهوری افریقای جنوبی ، در 480کیلومتری شمال غربی دوربان ، که حدود 1152528 تن سکنه دارد. مهمترین ناحیه طلاخیز افریقای جنوبی می باشد و مرکز صنعت در آنجاست .
یولیوس
ماه تموز، از دهم تیرماه تا دهم مردادماه . ژوئیه . (یادداشت مرحوم دهخدا). نیسان . (التفهیم ). به زبان ترکی نام ماهی است که در انگریزی [ انگلیسی ] جولایی [ جولای ] باشد. (آنندراج ). ماه هفتم رومی است . (از آثارالباقیه ص 50).
یونجالو
دهی است از دهستان نمین بخش نمین شهرستان اردبیل ، واقع در 15هزارگزی شوسه اردبیل به نمین ، با 247 تن سکنه . آب آن از چشمه وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
یونغار
تاری که از روده سازند. نام سازی است . (آنندراج ). تار و سازی که می نوازند. نوعی از ساز ترکی که دارای سه تار است . (ناظم الاطباء).
  • به معنی مطلق تار و ریسمان نیزآمده . (از آنندراج ). هر تار و رشته . (ناظم الاطباء).
  • یوهر
    یوه . (ناظم الاطباء).
    یولیوس سزار
    ژول سزار. نام قیصر مشهور روم است . رجوع به سزار و قیصر و تاریخ ایران باستان شود.
    یونقار
    یونغار. رجوع به یونغار شود:
    ریز از تار تیز بی آهنگ
    از برونش اگر کنی یونقار.

    حکیم شفایی (از آنندراج ).

    یوهمبه
    (اصطلاح گیاه شناسی ) درختی است بزرگ از تیره روناسیان که در جنگلهای کامرون و در کنگوی فرانسه به حالت وحشی می روید.پوست تنه این درخت به صورت قطعات کم وبیش حجیم در معرض استفاده قرار می گیرد. در پوست این گیاه آلکالوئیدهای متعدد یافت می شود که مهمترین آنها یوهمبین است .
    یوکوهاما
    یکی از بزرگترین و معروف ترین شهرهای ژاپن ، واقع در جزیره بزرگ مرکزی کنار اقیانوس کبیر که بیش از 000،788،1 تن سکنه دارد. مرکز عمده صنعت و تجارت است و صنایع فولادسازی و نساجی شیمیایی آن معروف می باشد.
    یولیه
    یولیو. نام ماه سوم از ماههای مردم مغرب که آغاز آنها با آغاز ماه قبطیان برابراست . (از آثارالباقیه ص 50): فوصلنا الی مدینة حمص ... یوم الاحد الموفی عشرین لربیع [ الاول ] و هو اول یولیه . (رحله ابن جبیر). و هو الثالث و العشرین من شهر یولیه . (رحله ابن جبیر). استهل هلاله [ هلال شهر ربیعالاًّخر ] یوم الاربعاء بموافقة الحادی عشر لیولیه . (رحله ابن جبیر). همان ماه ژوئیه است که در الموسوعة به صورت یولیو و در برخی از منابع فارسی به صورت «یولیوس » نیز آمده و در لاروس آن را ماخوذ از نام «جولیوس سزار» امپراتور معروف روم نوشته ، چه وی در آن ماه به دنیا آمده است . و رجوع به یولیو و یولیوس و ژوئیه شود.
    یوهمبین
    (اصطلاح پزشکی ) آلکالوئید حاصل از درخت یوهمبه که دارای اثر تقویت دهنده قوه باه است و از این جهت همراه با موادی که خواص مشابه دارند نظیر فسفور دوزنک و استریکنین مصرف می شود. مصرف این آلکالوئید درموارد عدم توانایی حاصل از ضعف اعصاب توصیه شده است و به علاوه بازکننده خون قاعدگی و کم کننده فشار خون است . یوهمبین در مصارف داخلی روزانه به مقدار 5 تا 10 میلی گرم به صورت قرصهای 5میلی گرمی مصرف می شود. حداکثر مصرف آن به صورت کلریدرات 10/0 گرم (10 میلی گرم ) در یک دفعه و 02/0 گرم (2 میلی گرم ) در 24 ساعت است .
    یوهه
    یوه . (ناظم الاطباء). رجوع به یوه شود.
    یهیا
    کلمه ای است که شبانان بدان خوانند یا زجر کنند و رانند. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). شبانان در راندن شتر گویند یه یه و یهیا. (از تاج العروس ج 10 ص 421).
    ییلاق
    از یی [ = یای ] به معنی تابستان و لاق که پسوند مکان است ، به معنی جایی که در تابستان سکنی گزینند. سردسیر. مقابل قشلاق، گرمسیر. جای تابستانی . تابستانگاه . مصیف : تقییظ; ییلاق رفتن . تصیف ، اصطیاف ; ییلاق کردن . (یادداشت مولف ). جای سرد و هوادار که به فصل تابستان در آن باشند. مقابل قشلاق که جای باش فصل زمستان است . (آنندراج ). جای باش تابستان یعنی جای سرد و خوش هوایی که در مدت تابستان در آن توقف کنند. (ناظم الاطباء).
  • چراگاه .
  • میدان . (آنندراج ).
  • یویه
    مصحف یوبه . رجوع به پویه و یوبه شود.
    یهود
    شهری از شهرهای دانیال بود که فعلاً آن را یهودیه گویند، به مسافت 10 میل در مشرق یافا ودارای 000،100 تن نفوس است . (از قاموس کتاب مقدس ).
    یهیاه
    یه یه . یهیا. (از تاج العروس ج 9 ص 424). رجوع به یهیا شود.
    ییلاقات
    ج ِ ییلاق، به معنی تابستانگاه . (یادداشت مولف ). و رجوع به ییلاق شود.
    یهودا
    نام برادر یوسف علیه السلام است از مادر دیگر. (برهان ). نام پسر یعقوب و برادر یوسف . (ناظم الاطباء). نام پسر یعقوب و برادر یوسف . مادر وی لیا بود. (یادداشت مولف ). نام برادر کلان یوسف (ع ) که از مادر دیگر بود. (آنندراج ). نام ارشد اولاد حضرت یعقوب علیه السلام است ، از لایا (لیا) تولد یافته ، حضرت داود و ملوک بنی اسرائیل و حضرت عیسی علیه السلام از نسل این شخص بوده اند. چهارمین پسر یعقوب که در بین النهرین تولد یافت و چون مادرش هنگام ولادت نهایت شکرگزاری را داشت بدان واسطه بدین اسم نامیده شد. (از قاموس کتاب مقدس ):
    چو یوسف نیست کز قحطم رهاند
    مرا چه ابن یامین چه یهودا.

    خاقانی .