جستجو

ژریکل
ژان لوئی آندره تئودر. نام نقاش فرانسوی . مولداو در روئن سال 1791 و وفات در پاریس بسال 1824 م .
ژفروای دوم
مارتل . وی از سال 1040 تا 1060 م . دوک ِ آنژو بود.
ژرفنا
ژرفنای . ژرفا. ژرفای . ژرفی . جای ژرف .
ژفروای سوم
کنت آنژو از سال 1060 تا 1068 م .
ژرفنای
ژرفنا. رجوع به ژرفنا شود.
ژرمن دپره
(فوار دُسن ...) یکی از قدیمترین و مشهورترین نقاط پاریس . در آغاز هر سال میلادی و پانزده روز بعد از عید پاک (فصح ) این بازار گشاده شود و مدت آن سه هفته کشد.
ژرف نگاه
باریک بین . (آنندراج ). غوررس . نظرعمیقکننده . ژرف بین . به تعمق نگرنده . ژرف نگر.
ژرمن لوکسروآ
(کلیسای مقدس ) نام کلیسائی قدیمی در پاریس مقابل لوور.اساس ساختمان آن در قرن ششم میلادی گذارده شده است .
ژری ویل
نام دهستانی مختلطدر الجزیره جزء ناحیه آئین سفرا در جنوب ایالت اوران ، دارای 54843 تن سکنه .
ژرف نگاه کردن
نظر عمیق کردن . ژرف بینی . ژرف نگریستن . غوررسی کردن . باریک بینی:
پرستنده باشی و جویند راه
به فرمانها ژرف کردن نگاه .

فردوسی .

ژرمنی
منسوب به ژرمن . رجوع به ژرمن شود.
ژزابل
نام زن آحاب پادشاه اسرائیل . رجوع به ایزابل شود.
ژفری دلانگلی
نام سفیر انگلیس به دربار غازان خان ایلخان مغول . (ترجمه ادبیات ایران تالیف برون ج 3، از سعدی تا جامی ص 46).
ژرف نگر
متعمق. باریک بین: مجرب ، ژرف نگر; رازدار. (التفهیم ).
ژزافات
نام رودباری است . رجوع به وادی یهوشافاط شود.
ژغاو
زن فاحشه و قحبه .
  • قحبه خانه . (برهان ).
  • ژفری سن هیلر
    اتین . نام طبیعی دان فرانسوی . متولد در اتامپ بسال 1772 و متوفی به پاریس بسال 1844 م . وی در بیست ویک سالگی به استادی حیوان شناسی موزئوم منصوب شد و نخستین کرسی این فن را در فرانسه افتتاح کرد. او در سفر مصر همراه بناپارت بود. پسر وی ایزی دور (1805-1861 م .) نیز کارهای علمی و تتبعات پدر را ادامه داده است .
    ژرف نگری
    تعمق. باریک بینی . ژرف بینی . ژرف اندیشی . غوررسی .
    ژزپن
    نام نقاش ایتالیائی . مولد آرپینو از قلمرو ناپل بسال 1560 و وفات در رُم بسال 1640 م .
    ژرف نگریستن
    تعمق کردن . دقت کردن . بتعمق نگاه کردن . ژرف نگری . ژرف بینی . دقیق شدن در کاری:
    بگفتم همه گفتنی سربسر
    تو ژرف اندر این پندنامه نگر.

    دقیقی .