جستجو

ژرمانیکوس
نام سردار رومی از خاندان اگوست ، پسر بزرگ دروزوس برادر تیبریوس قیصر روم ، معاصر اردوان سوم اشکانی و پدر آگری پین و پدربزرگ نرون . وی بسال 18 م . بنابه فرمان عموی خود قیصر روم به فرمانفرمائی کل آسیای رومی (از داردانل تا فرات ) گماشته شد و چون پیش از آن بجهت شورش ژرمن ها به کشور ایشان لشکر کشیده و پیروز گردیده بود ژرمانیکوس یعنی فاتح ژرمن ها لقب یافته بود. بنابه روایت مورخین رومی ، وی مردی دلیر و مودب و سربازی باتقوی و محبوب القلوب بود و رفتاری نجیبانه داشت . ولی تیبریوس باطناً با او مخالف بود و درسال 19 م . پیزون والی سوریه را مامور کشتن او کرد و وی او را مسموم ساخت . (ایران باستان ج 3 ص 2394).
ژروه و پروته
نام دو برادر مسیحی که در زمان امپراطوری نِرُن در شهر میلان به شهادت رسیدند. ذکرانشان 19 ژوئن است و کلیسای سن ژروه بدیشان اهداء شده است .
ژزفین
ماری ژُزف رُز تاشه دولاپاژری . نام امپراطریس فرانسه . مولد مارتینیک بسال 1763 و وفات در مالمزن بسال 1814 م . وی در 1779 به زوجیت ویکنت آلکساندر بوهارنه درآمد و پس از مرگ وی با ژنرال بناپارت در 1796 ازدواج کرد و در سال 1804 به امپراطریسی فرانسه رسید. ناپلئون او را در 1809 طلاق گفت و وی در 1814 درگذشت .
ژفرسن ویل
نام شهری به اتازونی ، در ایندیانا، دارای 10660 تن سکنه .
ژرف اندیشی
تعمق. دقت . غوررسی .
ژرمانیه
نام کشور ژرمنها. رجوع به ژرمانیا و آلمان شود.
ژروینوس
ژُرژ گدفری . نام تاریخ دان و سیاستمدار آلمانی . مولد دارمستاد بسال 1805 و وفات بسال 1871 م . وی مولف تاریخی است در حوادث قرن نوزدهم ، پس از عهدنامه وین تا 1831 م .
ژزوئیت ها
آباء یسوعیین . کشیشان پیرو طریقت ایگناس . رجوع به آباء یسوعیین شود.
ژفرن
مادموازل ماری ترز. نام زنی با ذکاء و هوشی وافر. مولد پاریس بسال 1699 و وفات بسال 1777 م . خانه او مجمع فیلسوفان وقت بود.
ژرف بین
متعمق. باریک بین . غوررس . عمیق. نافذالنظر. تیزچشم . تیزبین . ژرف اندیش . ژرف نگاه . ژرف نگر:
چه بیند بدین اندرون ژرف بین
چه گوئی تو ای فیلسوف اندر این .

ابوشکور.

ژرم امیلیانی
(قدیس ) از قدّیسان مسیحی . مولد در حدود سال 1481 و وفات بسال 1537 م . ذکران وی بیستم ژوئیه است .
ژره گی ای آگیلار
نام شاعر و نقاش اسپانیائی . مولد سویل بسال 1570 و وفات بسال 1640 م .
ژفروای اول
دوک ِ برتانی از سال 992 تا 1008 م . متوفی بسال 1008 م .
ژرف بینی
تعمق. باریک بینی . غوررسی . ژرف اندیشی . ژرف دررفتن در چیزی . تعمق کردن و غوررسی در امری .
ژرم دپراگ
نام شاگرد ژان هوس مولد در پراگ حدود سال 1374 م . وی را بسال 1416 م . در کنستانس به تهمت الحاد زنده سوختند و او با کمال شهامت و مردانگی جان داد.
ژره گیبری
ژان برنارد. نام فلاح فرانسوی . مولد بایون و وفات به پاریس (1815 - 1887 م .).
ژسلن
نام کرسی بخش مُرْبیهان از ولایت پُن تیوی ، دارای 2099 تن سکنه .
ژفروای چهارم
ملقب به پلانتاژنه از سال 1129 تا 1151 م . دوک ِ آنژو و بسال 1144 دوک ِ نُرماندی . وی داماد هانری اول و پدر هانری دوم پادشاه انگلستان است .
ژرف دیدن
به تعمق نگریستن . به عمق دیدن . تعمق.
ژرم دمراوی
نام راهب و عالم موسیقی . مولد مُراوی در قرن هجدهم میلادی .