جستجو

پهلوگرفتن
کناره گرفتن ، در ساحل ایستادن کشتی .
پشم ریختن
بی اعتبار شدن .
پلماس
کورمال .
پنج شاخ
پنج انگشت .
پهمزک
خارپشت تیردار را گویند و آن را سیخول نیز گویند که سیخ اندازد.(انجمن آرا). تشی . خارپشت بزرگ تیرانداز. سیخول . (برهان ). اسغر که خارهای ابلق دارد و چون کسی قصد او کند آن خارها چون تیر بسوی اواندازد. (از جهانگیری ).
پشم علی شاه
به درویشان و درویش نماهای بی اطلاع و بی قدر اطلاق می شود.
پنج نوبت زدن
اظهار جاه و سلطنت کردن .
پنج وشش وهفت وچهار
کنایه از: پنج حس و شش جهت و هفت کوکب و چهار طبع .
پلنوم
مجمعی با شرکت کلیه اعضای رهبری یا هیئت مدیره یک حزب یا سازمان سیاسی .
پل شکستن
کنایه از: بی بهره گردانیدن .
پلورالیسم
کثرت باوری ، نظریه ای که به لزوم کثرت عناصر و عوامل در جامعه و مشروعیت منافع آن ها باور دارد.
پنجه برتافتن
به زور غلبه کردن ، ستم کردن .
پودمانی
1 ـ واحد یا مؤلفه استانداردی از یک سازواره (سیستم ) که برای ترکیب یا استفاده آسان ، طراحی یا ساخته می شود. 2 ـ واحدها یا دوره های مشخص آموزشی در دانشگاه ها و مدارس . 3 ـ واحدها و اجزای صنعتی همگون و مشابه . 4 ـ واحدهای تکراری و با اندازه مساوی در معماری ساختمان ها.
پنجه بوکس
سلاح سرد به صورت حلقه های به هم پیوسته دارای برآمدگی های نوک تیز که در پنجه می کنند.
پودینگ
از انواع شیرینی های انگلیسی است که از آرد و روغن و تخم مرغ و کشمش تهیه می شود.
پلاروید
نوعی فیلم و دوربین عکاسی که عکس را فوری ظاهر می کند (در اصل نام تجاری است ).
پلی استر
= پلیستر. پولیستر: نوعی پلیمر که در ساختن بطری های پلاستیکی ، الیاف مصنوعی ، بدنه عایق ها و نوار مغناطیسی ضبط صوت به کار می رود.
پنجه طلایی
کنایه از: مهارت و تبحر در حرفه های نوازندگی ، نقاشی ، پزشکی و مانند آن .
پورنوگرافی
توصیف و نمایش امور جنسی .
پف آلود
= پف آلود. پف ـ آلود: 1 ـ بادکرده ، ورم کرده . 2 ـ آماسیده روی .