جستجو

جایب
خبررسنده از دور.
جمیله
زن زیبارو.
جایخی
1 ـ قسمت بالای یخچال خانگی که آب در آن یخ می زند. 2 ـ ظرفی که برای درست کردن یخ آب در آن می ریزند. 3 ـ یخدان .
جرس زدن یا جنباندن
اظهار وجود کردن .
جناب عالی
واژه احترام آمیز و رسمی برای مخاطب قرار دادن فرد.
جوال رفتن
با کسی مقابله و معارضه کردن و از پسش برآمدن .
جل و پلاس
اسباب و اثاثیه ناچیز و کم ارزش .
جناع
دامن زین ، طاق پیشین زین .
جبابره
جِ جبار. 1 ـ گردنکشان . 2 ـ شجاعان ، دلاوران . 3 ـ پادشاهان مستبد.
جرم نهادن
مجرم شناختن .
جلب کردن
1 ـ کشانیدن ، آوردن . 2 ـ دستگیر کردن ، بازداشت کردن .
جناغ شکستن
شرط بندی کردن دو تن با شکستن جناغ مرغ .
جبرییل
= جبراییل :یکی از فرشتگان مقرب .
جنبه داشتن
ظرفیت داشتن .
جواهرآلات
اشیاء زینتی که از جواهر می سازند.
جبهه گرفتن
مخالفت کردن .
جریحه
زخم .
جنتلمن
باتربیت ، باوقار، نجیب ، نجیب زاده .
جوجه فکلی
تازه به دوران رسیده ، ندید بدید.
جلفی
سبکسری .