جستجو

الینه
از خود بیگانه .
انحصارطلب
آن که می خواهد امتیازها و امکانات موجود را به تنهایی در اختیار داشته باشد.
انگشت نشان
مشهور، شناخته شده .
اوساندن
افشاندن .
ای والله
(جمله ) 1 ـ آفرین ، بارک الله. 2 ـ درست است ، راست است ، همین طور است .
انشاءالله
1 ـ اگر خدا بخواهد (هنگام اظهار امیدواری در مورد برآورده شدن حاجتی ). 2 ـ به امید خدا.
او. آر. اس
O.R.S محلولی حاوی قند و نمک های گوناگون که به بیمار مبتلا به اسهال می دهند تا آب و املاح از دست رفته بدن او جبران شود.
اوسانه
افسانه .
ایاقی
آبدار، شرابدار، آشپز، سفره چی ، خدمتکار.
انشوده
شعری که در مجلسی خوانند، سرود؛ ج . اناشید.
انگشت نما (ی )
3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> Jasjoo updating...
جس جو در حال به روز رسانی می باشد

متاسفانه در حال حاضر این بخش قابل دسترسی نیست.

اوستا علم کردن
از سر و ته لباس زدن .
ایام البیض
سه روز از ماه که تمام شب های آن روشن است و آن سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه باشد.
انگشتر (ی )
3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> Jasjoo updating...
جس جو در حال به روز رسانی می باشد

متاسفانه در حال حاضر این بخش قابل دسترسی نیست.

ایام الله
روزهایی که از نظر مذهبی و اعتقادی مهم اند. مانند روز عاشورا.
انفجار جمعیت
اصطلاحاً به رشد سریع جمعیت دنیا پس از انقلاب صنعتی به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم گفته می شود.
اوپانیشاد
از کتاب های مقدس هندوییزم که شامل رساله های فلسفی و دینی به زبان سانسکریت می باشد.
اوعیه
جِ وعاء. 1 ـ ظرف ها. 2 ـ مجاری ترشحی بدن .
انفصالی
1 ـ منصوب به انفصال ، برکنار شده : کارمند انفصالی . 2 ـ جدا شده : بخش انفصالی .
انگلک کردن
در تداول عوام ، با انگشت و دست چیزی را کاویدن . ور رفتن با چیزی با انگشت . (از یادداشتهای مولف ).
  • دخالت کردن در کاری (توام با بهم زدن آن ). (فرهنگ فارسی معین ).