جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

350 ( 919 ) آن كه در عيب خويش ژرف بنگرد ، از پرداختن به عيب ديگران باز ماند . هر كس به بخشيده‏ى خدا خشنود باشد ، بر آن چه از دست داده است ، اندوهگين نشود . كسى كه تيغ تجاوز را صيقل دهد ، خود با همان از پاى درآيد . كلنجار رونده با جريانها ، خود را خسته كند . بى‏گدار زننده به امواج ، غرق شود . گام نهنده در بدنامكده‏ها ، آماج تهمت شود ، لغزشهاى پرگوى ، فزونى گيرد . تكرار كننده‏ى لغزشها ، شرمش اندك شود . و آن كه شرمش كم شود ، پارساييش كاستى گيرد ، و كسى كه پارساييش رو به كاستى نهد ، قلبش فرو ميرد و قلب مرده به آتش درافتد . و كسى كه در عيوب مردم باريك بين شود و زشتشان شناسد و همان عيبها را بر خود بپسندد ، تجسم حماقت باشد . قناعت خواسته‏اى است كه پايان نپذيرد ، و هر كه از مرگ فراوان ياد كند به اندكى از دنيا خشنود باشد ، و هر آن كه بداند سخن نيز از كارهاى او باشد ، جز در آن [ 485 ] موارد كه به كارش آيد ، كم‏تر سخن گويد .