متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
325 امام ( ع ) فرمود :
اَلْأَقَاوِيلُ مَحْفُوظَةٌ وَ اَلسَّرَائِرُ مَبْلُوَّةٌ وَ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ 1 5 74 : 38 وَ اَلنَّاسُ مَنْقُوصُونَ مَدْخُولُونَ إِلاَّ مَنْ عَصَمَ اَللَّهُ سَائِلُهُمْ مُتَعَنِّتٌ وَ مُجِيبُهُمْ مُتَكَلِّفٌ يَكَادُ أَفْضَلُهُمْ رَأْياً يَرُدُّهُ عَنْ فَضْلِ رَأْيِهِ اَلرِّضَا وَ اَلسُّخْطُ وَ يَكَادُ أَصْلَبُهُمْ عُوداً تَنْكَؤُهُ اَللَّحْظَةُ وَ تَسْتَحِيلُهُ اَلْكَلِمَةُ اَلْوَاحِدَةُ مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ اِتَّقُوا اَللَّهَ فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لاَ يَبْلُغُهُ وَ بَانٍ مَا لاَ يَسْكُنُهُ وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ أَصَابَهُ حَرَاماً وَ اِحْتَمَلَ بِهِ آثَاماً فَبَاءَ بِوِزْرِهِ وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لاَهِفاً قَدْ خَسِرَ اَلدُّنْيا وَ اَلْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ اَلْخُسْرانُ اَلْمُبِينُ 21 28 22 : 11 مدخول ، و مدخل : كسى كه در عقلش بيمارى و نقصى است تنكؤه : در آن اثر مىكند تستحيله : دگرگون مىكند او را
[ 695 ]
باء بثقله : با بار سنگين باز گردد ، و در برابر او فراهم گردد لاهف : حسرت زده ، اندوهگين « سخنان نگهدارى شده ، و رازهاى نهان آشكار گرديده و كُلُّ نفسٍ بِما كسبت رَهينَةٌ [ 86 ] و مردم ناقصند و معيوب ، مگر آن را كه خدا نگه دارد آن كه سؤال مىكند ، درشتخوست و پاسخ دهنده در رنج و زحمت است ، آن كه از همه بهتر مىانديشد ، خوشنودى و خشم ، او را از انديشه صحيح باز مىگرداند ، و آن كه عقلش از همه استوارتر است ، يك نگاه او را از راه به دربرد ، و يك كلمه حال او را دگرگون سازد . اى مردم از خدا بترسيد ، چه بسا كسى كه به چيزى اميدوار است و به آن نمىرسد ، و بنايى مىسازد كه در آن ساكن نمىشود ، و مالى را جمع مىكند و ديرى نمىپايد كه آن را ترك مىگويد ، شايد از راه باطل فراهم كرده ، حقى را از صاحبش بازداشته و از راه حرام به آن مال رسيده و گناهانى به وسيله آن به گردن گرفته ، پس با بار گناه بازگردد ، و در پيشگاه خدايش با حسرت و اندوه حاضر شود . در دنيا و آخرت زيانكار است و اين زيانى است آشكار » . اين بخش از سخنان امام ( ع ) در مقام موعظه است ، نخست شنوندگان را موعظه كرده كه گفتههايشان محفوظ و رازهاى نهانى آنها آشكار است ، در مواردى كه آنان در راه اطاعت خدا خود را به زحمت انداختهاند .
سرائر : آنچه در دلها از عقايد و نيّتها و نظاير آن پوشيده است .
از معاذ بن جبل نقل كردهاند كه از پيامبر ( ص ) درباره قول خداى تعالى :
يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِر [ 87 ] پرسيدم : اين اسرارى كه روز قيامت آشكار مىشوند ، چيستند ؟
[ 86 ] سوره مدثر ( 74 ) آيه ( 38 ) يعنى : هر كس در گرو عمل خود مىباشد .
[ 87 ] سوره طارق ( 86 ) آيه ( 9 ) يعنى : روزى كه اسرار باطنى آشكار شود . ( از جمله نامهاى قيامت ) م .
[ 696 ]
فرمود : رازهاى نهان شما همان اعمال شما از نماز ، روزه ، زكات ، وضو ، غسل جنابت و هر واجبى از واجبات است زيرا همه اين اعمال رازهاى پنهانىاند ، پس اگر شخص بخواهد ، مىگويد : نماز خواندم در صورتى كه نخوانده ، و اگر بخواهد مىگويد وضو گرفتهام در صورتى كه وضو نگرفته است .
كلمه : رهينة ، را استعاره براى نفس آورده است از آن رو كه نفس به طور پنهانى متكى به اعمال زشتى است كه مرتكب مىشود و همان طورى كه گرو گيرنده به مالى كه در برابر او قرار گرفته ، متّكى است . و اين عبارت از آيات قرآن مجيد است . مقصود امام ( ع ) توجّه دادن به سخن درست و نيّت خير و انجام اعمال شايسته است .
آنگاه توجه داده است بر كاستيهاى طبيعى انسان كه نياز دارد تا از راه اكتساب آنها را جبران كند . امام ( ع ) سؤال كننده مردم را توصيف كرده است بر اين كه پرسش او بيرون از حدّى است كه سزاوار پرسش است ، زيرا هدف او آزمايش است نه آگاهى ، و پاسخ دهنده را توصيف به زحمت در پاسخ گفتن نموده به خاطر كمى دانشش ، و فرموده است آن كه از همه بهتر مىانديشد ممكن است خوشنودى ، يا خشمى كه در او پيدا مىشود باعث شود از انديشهاش بازگردد ، در عين اين كه مصلحت را در همان مىداند و آن كه از همه استوارتر است يعنى در راه خدا نستوهتر و در طاعت او نيرومندتر است ، يك نگاه در او اثر مىكند ، يعنى كسى كه با نظر هيبت بر او مىنگرد او را تحت تأثير قرار مىدهد ، و يك كلمه او را دگرگون مىسازد و در نتيجه از راه حق منحرف مىشود و ممكن است كه مقصود از يك نگاه و يك كلمه ، از جانب كسانى باشد كه به دنيا و لذّتهاى دنيا او را مىخوانند .
آنگاه مردم را به تقوا و ترس از خدا دعوت كرده و به منظور جذب به تقوا ،
آرزو و امل را تقبيح نموده و از آن بر حذر داشته با ياد كسان بسيارى كه به چيزى
[ 697 ]
اميدوار بودند و به آن نرسيدند و همچنين سازندگان بناهايى كه در آن ساكن نشدند ، و جمع كنندگان مال كه ناگزير آن را ترك كردند ، با احتمال اين كه آن را از راه باطل جمع كرده و حق كسى را بازداشته و دچار حرام شده و بار گناه آن را به دوش كشيده و در پيشگاه خداى خود با حسرت و اندوه به خاطر نافرمانى و كوتاهى از دستور الهى حاضر شدند ، و در نتيجه در دنيا به دليل مردن و در آخرت به خاطر كوتاهى در كسب خير اخروى زيان بردند و اين زيان ، زيانى آشكار است .