متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 235 )
137 از گفتارهاى مولا على دربارهى طلحه و زبير
به خدا سوگند كه طلحه و زبير و پيروانشان ، در كارنامهى من نه منكرى سراغ دارند كه در برابرش بايستند ، و نه در رابطهى ميان خود و من پايبند انصافاند .
اينان جوياى حقى هستند كه خود رهايش كردهاند و از خونى دم مىزنند كه خود ريختهاند ، چه ، اگر من نيز شركت داشتهام ، در هر حال ، ايشان هم سهمى دارند ، و اگر ريختن خون عثمان را تنها خود عهدهداراند ، پس تنها خود بدهكاراند . به هر روى ، در اولين گام عدالت خواهى ، مىبايد خود را محكوم سازند .
[ 155 ]
به هر حال ، مرا بينشى ويژه باشد . نه خود حجاب حق شدهام و نه چيزى مرا در حجاب دارد . بىشك ، اين همان گروه گردنكشى است هيات يافته از نيش ( طلحه ) و خويش ( زبير ) كه فضا را به شبهه آلايد . هر چند كه جريان را ابهامى نباشد و زود باشد كه باطل به كمال ريشه كن شود و بريده زبان از فساد انگيزى و شر سازى باز ماند .
آرى ، به خدا سوگند كه اين توطئه گران را چنان آبگيرى بسازم كه كشيدن آبش را تنها خود بتوانم ، نه سيراب از آن بيرون آيند و نه هرگز از چشمهاى ديگر آب نوشند .
( 236 )
بخشى از همان گفتار
اين شما بوديد كه چونان مادران تازهزاى كه به سوى نوزادانشان مىشتابند روى به من آورديد و پياپى فرياد كشيديد : بيعت بيعت و من ، دستان خويش فرو بستم ، اما شما به اصرار آنها را گشوديد ، من از دست دادن سر باز زدم ، و شما دستم را كشيديد .
بار خدايا ، طلحه و زبير با من پيوند گسستند ، بر من ستم كردند و بيعت مرا شكستند و مردم را بر من شوراندند . پس تو ، خود ، گرهى را كه اينان فرو بستهاند ،
بگشاى و رشتهاى را كه تافتهاند ، محكم مفرماى ، و در صحنهى آرزو و عمل ، بدى را به آنان بنماى ، كه من پيش از پيكار ، از هر دو خواستم كه در مواضعشان تجديد نظر كنند ، اما نعمت را ناسپاسى كردند و بر سينهى عافيت دست رد زدند .