متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
120 سخنى از آن حضرت ( ع ) يكى از اصحابش برخاست و گفت : ما را از حكميت منع مىكردى و سپس خود حكمى برگماشتى ندانيم كداميك از اين دو به صواب نزديكتر است ، على ( ع ) دست بر دست زد و فرمود :
اين است جزاى كسى ، كه آنچه را كه بر آن پيمان بسته به كار نبندد . به خدا سوگند ، هنگامى كه شما را فرمان دادم به آنچه فرمان دادم ، شما را به كارى ناخوش آيند واداشتم ، ولى ، كارى بود كه خدا خير شما را در آن نهاده بود . اگر استقامت ورزيده بوديد ، شما را راه مىنمودم و اگر به راه كج مىرفتيد به راه راستتان مىآوردم و اگر سر بر مىتافتيد ، چاره كار شما مىكردم . اين روشى درست و رأيى استوار بود .
اما به كه ؟ و با چه كسى ؟ مىخواهم درد خود را به شما درمان كنم و حال آنكه شما عين درد من هستيد . همانند كسى كه بخواهد با نوك خارى ، خارى را از پاى بيرون كند و مىداند كه خار به خار متمايل است . بارخدايا ، پزشكان اين درد بيدرمان از علاج ملول شدهاند و آنان كه مىخواهند با طنابها از چاه ژرف آب بكشند ، خسته و درمانده گشتهاند .
كجايند آن مردمى كه چون به اسلام دعوتشان كردند پذيرفتند و قرآن را مىخواندند و نيكو در مىيافتند و چون به جنگ بسيج مىشدند چنان با شوق تمام به حركت مىآمدند ، كه ماده شترى مشتاقانه به سوى فرزندش مىرود . شمشيرها را
[ 281 ]
از غلافها بر مىكشيدند و ، فوج فوج و ، صف صف به اطراف زمين مىتاختند .
برخى هلاك مىشدند و برخى نجات مىيافتند . نه زنده ماندن زندگان را به يكديگر مژده مىدادند و نه مرگ كشتگان را تسليت . از بس از خوف خدا گريسته بودند ،
ديدگانشان سفيدى گرفته بود . شكمهايشان از روزه داشتن ، لاغر شده و لبهايشان از دعا خشكيده و رنگشان از شب زندهدارى زرد شده و بر چهرههايشان گرد خشوع نشسته بود . اينان ، برادران من بودند كه رفتند . شايسته است كه تشنه ديدارشان باشيم و از جداييشان دست حسرت به دندان بگزيم . شيطان راه خود را برايتان هموار نموده ، مىخواهد گره رشته ايمانتان بگلسد و به جاى اتحاد كارتان را به تفرقه كشد و فتنه و فساد برانگيزاند . از وسوسهها و افسونهايش اعراض كنيد . اندرز كسى را ، كه آن را به شما هديه مىكند ، بپذيريد و آويزه گوش جان سازيد .