متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 174 )
105 گفتارى ديگر
سپاس خدايى را است كه اسلام را آبشخورى رقم زد و از آن ، تشنگان جوينده و پذيرا را آبشخورهايى دستياب فراهم آورد ، و در برابر آنانى كه در مقام چيرگى بر آناند ، چارچوبى محكم و شكست ناپذيرش ساخت . بدين سان ، اسلام را براى گروندگانش رمز امنيت ، و راه يافتگان در نظامش را رمز صلح ، سخنورانى را كه با منطق اسلام سخن مىگويند برهان ، مدافعانش را شاهد ، جويندگان را روشنى و نور ،
خردمندان را فهم ، و انديشهمندان را مغز و جوهر حقايق ، براى رهجويان هوشمند نشانه ، مردان صاحب اراده را بينش ، پندپذيران را عبرت ، تصديق كنندگان را
[ 118 ]
رهايى ، براى آن كه توكل كند تكيهگاه ، و هر كسى را كه كار خود به او سپارد آسايش ، و براى كسانى كه صبر پيشه كنند ، سپر قرار داد . پس اسلام ، روشنترين راهها و آشكارترين مذاهب است . برجهاى روشنش در اوج ، راههايش درخشان ، چراغهايش روشنى بخش و ميدانش صحنهى مسابقهى ارزشها است كه با تسخير بلنداى انسانيت ،
پايان مىيابد ، اسبان تيزتك در آن گرد آمدهاند با جايزهاى چنان گرانقدر كه جاذبهاش همگانى است . سواركاران اين ميدان شرافتمندان ، راستايش تصديق و برجهاى روشنش نيكوكارى است ، دوران اين مسابقه جز با مرگ به پايان نرسد ،
پهنهى ميدانش سراسر اين جهان ، قيامت صحنهى اسب دوانى آن و بهشت گوى اين مسابقه و ميدان .
( 175 )
بخشى ديگر به ياد پيامبر كه درود خدا بر او و بر خاندانش باد
و سرانجام ، سرمازدگان تاريخ را آتشى افروخت و در راه ماندگان سرگردان را مشعلى برافراشت ، كه او تو را در اين جهان امانت دارى امين و روز جزا گواهى راستين است ، كه به سان پيك نعمت خويش مبعوثش كردى و چونان پرتو مهرت ، به حق رسالتش بخشيدى .
بار خدايا ، از عدل خويش ، ارزانيش دار سهمى گران ، و از فضل خود ، نيكىهاى دو چندان را پاداش او گردان .
بار خدايا ، بنيادى را كه او پى نهاد ، بر تمامى آن چه ديگران ساختهاند و مىسازند برترى بخش ، در نزد خود گراميش دار ، جايگاهى شريف در محضرت ارزانيش فرما و ابزار شفاعت را در اختيارش بگذار و برترى و امتيازش مقرر دار . و ما را به دور از رسوايى ، پشيمانى ، سقوط ، پيمان شكنى ، گمراه شدن ، گمراه كردن و به راه فتنه افتادن ، در زمرهى دوستداران و يارانش قرار ده ( 176 )
و بخشى ديگر خطاب به ياران
بىگمان به يمن كرامت خداوندى ، كه ارزانيتان شد ، به چنان بلندايى
[ 119 ]
گام نهاديد كه كنيزانتان را نيز ارج مىنهند و همسايگانتان هم از آن همه بهره مىيابند و كسانى در برابرتان سر تعظيم فرود آوردهاند ، كه هيچ امتيازى بر آنان نداريد ، و وام دار بخششتان نيز نيستند . و در نگاه مردمى شكوه يافتهايد كه نه شما را بر آنان فرمانروايى است و نه از سطوت شما بيمى دارند . با اين همه ، پيش چشمانتان پيمانهاى الهى شكسته مىشود و شما به خشم نمىآييد ، حال آن كه شكسته شدن پيمانهاى پدرانتان را ننگ مىشماريد . آرى ، روزى چنين بود كه جريانهاى الهى را شما سلسله جنبان بوديد و موج آن از اينجا سراسر جهان را فرا مىگرفت ، و واكنش آن ديگر بار در اينجا ارزيابى مىشد ، اما شما در جايگاه بلند خويش ، ستمگران را جاى داديد و سلطهگريهاشان را پذيرا شديد ، زمام كار و زندگيتان را به آنان سپرديد ، و امور الهى را در اختيارشان وا نهاديد . آنان نيز نظام تلاش جامعه را بر شبههها پى نهادهاند و در سياست گذارى از شهوتها خط مىگيرند . به خدا سوگند اگر هر يك از شما را زير ستارهاى بپراكنند خداوند شما را براى بدترين روز آنان ، فراهم مىآورد .