متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
[ 235 ]
105 خطبهاى از آن حضرت ( ع )
حمد باد خداوندى را كه اسلام را آشكار ساخت و براى تشنگان آن راه ورود به آبشخورش را آسان گردانيد و اركانش را استوارى بخشيد تا كسى را ياراى چيرگى بر آن نباشد . و آن را امان قرار داد براى كسى كه چنگ در آن زند و نشان صلح و آرامش براى كسى كه بدان داخل شود ، اسلام برهان است ، براى كسى كه بدان سخن گويد و گواه است براى كسى كه بدان دادخواهى كند و روشنايى است براى كسى كه از آن روشنى طلبد و فهم است براى كسى كه در آن تعقل كند و خرد است براى كسى كه در آن تدبّر جويد و نشانه است براى كسى كه در پى نشانه باشد و بينايى است براى كسى كه عزيمت كارها كند و عبرت است براى كسى كه پند گيرد و رهايى است براى كسى كه تصديقش كند و اعتماد است براى كسى كه توكّل كند و راحت است براى كسى كه كارش را به خدايش واگذارد و سپر است براى كسى كه شكيبايى ورزد .
اسلام روشنترين راههاست و واضحترين مذهبها است . مرتفع است نشانههاى او ، تابناك است طريق او و تابان است چراغهاى او . سبقت در ميدان مسابقهاش ارجمند است و پايان مسابقهاش والاست . گرد آورنده شهسواران است كه براى ربودن جايزه بر يكديگر پيشى گيرند . سواركارانش بس ارجمندند . تصديق آوردن ، راه روشن اوست و اعمال نيك و پسنديده علامت اوست . مرگ پايان مدت ، و دنيا جاى مسابقت و مكان دوانيدن اسبهاى آن قيامت است و بهشت جايزه كسى است كه در مسابقت پيش افتد .
هم از اين خطبه [ در ذكر پيامبر ( ص ) ]
تا آنكه شعلهاى افروخت ، تا ديگران از آن پاره آتشى برگيرند و مشعلى نهاد تا سرگشتگان وادى حيرت را راه نمايد . او امين توست و مورد اعتماد توست و گواه توست در روز جزا . نعمتى است كه از سوى تو به جهانيان ارزانى شده و پيامبر و فرستاده بر حق توست كه رحمت و بخشايش است . اى خداوند ، او را از عدل خود بهره و نصيبى ده و از فضل خويش ، فراوان ، پاداش نيكش عطا كن . بار خدايا ، بناى دين او را از آنچه ديگران فرا بردهاند ، فراتر بر . بر خوان نعمت خود گراميش دار . و منزلتش را در نزد خود بيفزاى و او را وسيلت عطا كن و ، برترى و فضيلتش بخش . ما
[ 237 ]
را در گروه او محشور فرماى نه در گروه رسوايان و پشيمانان و نه در آن زمره كه از حق منحرف شدهاند . يا آنان كه پيمان شكستهاند و نه گمراهان و گمراه كنندگان .
اين سخن زين پيش گذشت و ما به سبب اختلاف دو روايت در اينجا تكرارش كرديم .
و هم از اين خطبه [ در خطاب به اصحابش ]
به كرم و لطف خداوندى به مقامى رسيديد كه حتى كنيزانتان را هم گرامى مىدارند و خواهند كه همسايگانتان را نيز بهرهمند گردانند . در برابر شما سر فرود مىآورد ، آنكه شما را بر او برترى نيست ، و احسانى در حق او نكردهايد . و از شما مىترسد كسى كه از سطوت و قدرت شما در امان است و شما را بر او فرمانى نيست . اكنون مىنگريد ، كه پيمانهاى خدا شكسته مىشود و خشمگين نمىگرديد در حالى كه ، شكستن پيمانهاى پدرانتان را برنمىتابيد و ننگ خود مىدانيد . احكام خدا را از شما مىپرسيدند و شما پاسخ مىداديد و در كشاكشها داورى مىنموديد ،
ولى جاى خود را به ستمكاران واگذاشتيد و زمام كار خود به دست آنان سپرديد و كارهايى را كه خدا بر شما مقرر داشته بود به آنان تسليم كرديد ، در حالى كه ، آنان به شبهات باطل در دين عمل مىكنند و در پى خواهشهاى نفس خود مىروند . به خدا سوگند ، كه اگر هر يك از شما را در زير ستارهاى بپراكنند ، خدا شما را براى ديدن سرانجام شوم ايشان گرد خواهد آورد .