متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
106
و از خطبههاى آن حضرت است
سپاس خداى را ، كه راه اسلام را گشود و در آمدن به آبشخورهاى آن را بر تشنگان آن آسان فرمود ، و اركان آن را استوار ساخت تا كس با آن چيرگى نتواند ، و نستيزد ، و آن را امانى ساخت براى كسى كه بدان در آويزد ، و آرامش براى آن كه در آن درآيد ، و برهان كسى كه بدان زبان گشايد . و هر كه بدان دادخواهى كند ، گواه آن است ، و براى آن كه از آن روشنى خواهد نورى درخشان است . و فهم است آن را كه فهميد ، و خرد است براى كسى كه انديشيد ، و نشان براى آن كه نشانه طلبيد ، و بينايى براى آن كه در كار كوشيد ،
و عبرت براى كسى كه پند پذيرفت ، و نجات كسى كه تصديق آن گفت .
تكيه گاه آن كه بر آن اعتماد داشت ، و آسايش كسى كه كار را بدان واگذاشت ، و نگاهبان آن كه خود را از گناه بازداشت . روشنتر راه و پديدار ،
درون آن آشكار 1 ، نشانههاى آن بر بلند جاى پديدار . جادههاى آن نمايان ،
چراغهاى آن روشن و رخشان . مسابقت جاى 2 آن پاكيزه و والا ، نهايت مسابقت بلند و بالا . چابكسواران را فراهم آرنده 3 و هر يك آنان ، بر سر پاداش 4 بر ديگرى پيشى گيرنده . سواركاران آن بزرگ مرتبت و ارزنده . راه روشن آن تصديق آوردن است و نشانههاى آن كار نيك كردن . مرگ ، پايان مدّت ، و دنيا ، جاى مسابقت ، و جاى فراهم آمدن ، قيامت ، و پاداش مسابقت ، جنّت .
[ 99 ]
از اين خطبه است در ذكر پيامبر ( ص ) :
تا آنكه شعلهاى افروخت كه جوينده ، بدان چراغ دانش بيفروزد ، و نشان راه را بر پا كرد تا گمراه ، ديده بدان دوزد . پس او امين توست و مورد اعتماد ،
و گواه تو بر امّت در روز معاد ، و انگيخته تو و موجب نعمت ، و فرستاده بر حقّ تو ، و آيت رحمت . خدايا بهره او ساز نصيبى از عدل خود ، و پاداش نيك و فراوان از فضل خود . خدايا بناى دين او را از آنچه ديگران بر آوردهاند ،
عالىتر ساز ، و خوان اكرام او را نزد خود هر چه گراميتر ساز ، و رتبت او را نزد خود بيفزا ، و قرب وسيلت ، و بلندى قدر و فضيلتش عطا فرما . و ما را با او محشور كن چنانكه نه زيانكار باشيم و نه پشيمان ، نه دور از راه حق ، و نه شكننده پيمان ، نه گمراه نه گمراه كننده ديگران ، و نه فريفته هواى نفس و شيطان .
[ اين سخنان پيش از اين گذشت ، ولى ما آن را دوباره اينجا آورديم چه در دو روايت اختلاف است . ]
از اين خطبه است كه خطاب به اصحاب خود فرمايد :
از كرامت پروردگار به جايى رسيديد كه كنيزان شما را حرمت مىگذارند و همسايگان شما را ارجمند مىشمارند . آن كه پايه او با شما يكى است و حقّ نعمتى از شما برگردن او نيست بزرگتان مىدارد . و آن كه از حمله شما ايمن است و شما را بر او فرمانى نيست ، از شما بيم دارد . و شما پيمانهاى خدا را شكسته مىبينيد و خشم نمىگيريد ، حالى كه ننگ شكستن پيمانهاى پدرانتان را نمىپذيريد . داورى در احكام خدا را نزد شما مىآوردند ، و از سوى شما به ديگران مىرسيد و هم به شما باز مىگرديد .
پس ، دست ستمكاران را بر خود گشاديد و رشتههاى كار خويش به دست آنان داديد ، و داورى در حكم الهى را در كف آنان نهاديد تا كارها به شبهت كنند و راه شهوت بسپرند . به خدا سوگند ، اگر هر يك از شما را به زير ستارهاى بپراكنند ، خدا شما را براى روز بد آنان فراهم خواهد آورد .