جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

452 امام ( ع ) فرمود : إِذَا اِحْتَشَمَ اَلْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَهُ [ 792 ] « هرگاه مؤمن باعث خشم برادر خود گردد ، در حقيقت از او جدا شده است » حشمه ، أحشمه او را به خشم آورد ، و بعضى گفته‏اند : او را شرمسار كند . اين عبارت مقدمه صغرا براى قياس مضمرى است كه امام ( ع ) بدان وسيله مؤمن را از خشمگين ساختن برادر خويش برحذر داشته است ، توضيح آن كه اگر مؤمن ، برادر مؤمن خود را خشمگين و يا شرمنده كند ، اين عمل باعث نفرت و انس نگرفتن با وى مى‏گردد ، و اين خود از انگيزه‏ها و عوامل جدايى است . و تقدير عبارتى كه به منزله كبراست : چون جدايى از برادر جايز نيست پس خشمگين ساختن او روا نيست . توفيق و مصونيت از خطا به دست خداست . اين آخرين سخن از برگزيده‏هاى سيد رضى خدايش از او راضى باد از سخنان مولايمان امير المؤمنين عليه السلام است ، و سپاس خداوند سبحان را كه به من توفيق به پايان رساندن شرح آن را داد و براى من منّتها و عنايات خود را نسبت به چنين نعمتى بزرگ فراهم كرد ، و از او درخواست دارم ، و از او مى‏خواهم كه اين نوشته‏هاى مرا حجّتى به سود من قرار دهد نه به زيان من كه او بسى منّت گذارنده و صاحب لطف و احسان است . بنده خدايى اميدوار به رحمت او ، پناهنده از دست گناهانش به عفو و كرم او ، ميثم بن على بن ميثم بحرانى ، در نيمه شب ، شنبه ششم ماه خدا ، ماه مبارك رمضان خداوند بركتش را شامل حال همگان قرار دهد سال ششصد و هفتاد و هفت ، اين نوشتار را به پايان رساند . و سپاس خداى را چنان كه در خور حضرت اوست و درود و سلام خدا بر سرور ما محمّد پيامبر امّى و بر خاندان پاك و بزرگوار او باد . [ 793 ] فهرست نامه‏ها و موضوعات اين مجلد وصيّت 31 از جمله وصيّتهاى امام ( ع ) به فرزندش امام حسن ( ع ) 1 نامه 32 به معاويه موعظه و يادآورى چگونگى دنيا 106 نامه 33 به قثم بن عبّاس فرماندار مكه 112 نامه 34 به محمد بن ابى بكر موقعى كه از دلگيرى وى در نصب مالك به جاى او مطّلع شد 117 نامه 35 به عبد اللّه بن عباس پس از كشته شدن محمد بن ابى بكر 120 نامه 36 به عقيل بن ابى طالب درباره سپاهى كه به جانب دشمن گسيل داشت 123 نامه 37 به معاويه جهت سركوبى او 129 نامه 38 به مردم مصر ، موقعى كه مالك اشتر را به فرمانروايى آنجا تعيين كرد 133 نامه 39 به عمرو بن عاص 138 نامه 40 به يكى از كارگزارانش 143 نامه 41 به عمر بن ابى سلمه مخزومى 153 نامه 42 به مصقلة بن هبيره شيبانى 155 نامه 43 به زياد بن ابيه ، موقعى كه مطّلع شد معاويه مى‏خواهد او را فريب دهد و به خود ملحق سازد 158 نامه 44 به عثمان بن حنيف انصارى كه در آن اشاره به داستان فدك و ماجراى حضرت زهرا نموده 164 نامه 45 به يكى از كارگزارانش 197 وصيّت 46 به حسن و حسين ( ع ) موقعى كه ابن ملجم ملعون او را ضربت زد 200 [ 794 ] نامه 47 به معاويه 208 نامه 48 امام ( ع ) در آن بر معايب دنيا اشاره دارد 212 نامه 49 به سران سپاه خود 214 نامه 50 به كارگزاران ماليات 219 نامه 51 به فرمانداران شهرها درباره معناى نماز 224 عهد نامه 52 به مالك اشتر نخعى هنگامى كه او را به استاندارى مصر گماشت 227 نامه 53 به طلحه و زبير 311 نامه 54 به معاويه كه او را به تقواى الهى دعوت مى‏كند 315 نامه 55 امام ( ع ) در آن شريح را نصيحت مى‏كند موقعى كه او را سرلشكر سپاهى قرار مى‏دهد كه به شام گسيل مى‏دارد 319 نامه 56 به اهل كوفه 321 نامه 57 به مردم شهرها كه در آن ماجراى خود را با اهل صفّين شرح مى‏دهد 323 نامه 58 به اسود بن قطيبة رئيس سپاه حلوان 327 نامه 59 به كارگزارانى كه سپاه امام از قلمرو آنها مى‏گذرند 330 نامه 60 به كميل بن زياد نخعى 333 نامه 61 به مردم مصر كه موقع تعيين مالك به فرمانروايى مصر با وى فرستاد 335 نامه 62 به ابو موسى اشعرى كه از طرف امام فرمانرواى كوفه بود 341 نامه 63 در پاسخ معاويه 346 نامه 64 به معاويه كه ضمن آن او را به تقوى امر كرده ، و به خوددارى از دعوى باطل ارشاد نموده 354 نامه 65 به عبد اللّه بن عباس 360 نامه 66 به قثم بن عباس 362 نامه 67 به سلمان فارسى ، پيش از ايام خلافتش 366 نامه 68 به حارث همدانى 368 نامه 69 به سهل بن حنيف انصارى 377 نامه 70 به منذر بن جارود عبدى 380 نامه 71 به عبد اللّه بن عباس 383 نامه 72 به معاويه كه او را به خاطر نافرمانى‏اش توبيخ مى‏كند 385 نامه 73 پيمانى كه امام ( ع ) بين مردم ربيعه و يمن نوشته است 388 [ 795 ] نامه 74 به معاويه در نخستين روزهايى كه با وى بيعت شد 391 نامه 75 به عبد اللّه بن عباس موقعى كه او را در بصره به جاى خود تعيين كرد 393 نامه 76 به عبد اللّه بن عباس وقتى كه او را به مصر فرستاد 395 نامه 77 به ابو موسى اشعرى در پاسخ جريان حكمين 397 نامه 78 به سران سپاه موقعى كه به خلافت رسيدند 400 گزيده سخنان دلاويز امير المؤمنين 403