جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

301 يكى از يهوديان به امام ( ع ) عرض كرد « پيغمبرتان را هنوز به خاك نسپرده بوديد كه درباره او اختلاف كرديد » . إِنَّمَا اِخْتَلَفْنَا عَنْهُ لاَ فِيهِ وَ لَكِنَّكُمْ مَا جَفَّتْ أَرْجُلُكُمْ مِنَ اَلْبَحْرِ حَتَّى قُلْتُمْ لِنَبِيِّكُمْ اِجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ 16 25 7 : 138 امام ( ع ) فرمود : « درباره او اختلاف نكرديم ، اختلاف ما از او بود ، اما شما هنوز پاهايتان از آب دريا خشك نشده ، به پيامبرتان گفتيد : اِجْعَلْ لَنَا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ فَقالَ إنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ [ 85 ] . مقصود امام ( ع ) آن است كه ما در نبوّت پيامبر ( ص ) اختلاف نكرديم و شكى در آن نداشتيم بلكه اختلاف ما ناشى از او بود ، يعنى به سبب شبهه بعضى آيات و رواياتى بود كه از آن حضرت رسيده بود ، بعضى از ما آنها را درك نكرديم ، امّا شما اختلاف پيدا كرديد كه آيا آفريدگارى داريد يا نه تا آنجا كه گفتيد ، براى ما خدايى قرار ده و اين خود به طريق اولى باعث شكّ در نبوّت پيامبرتان نيز هست .