جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

290 ( 859 ) [ 468 ] مرا در راستاى حق برادرى بود كه خردى دنيا در چشمش ، او را در چشمم شكوه ويژه‏اى مى‏بخشيد . او از چيرگى شكم خويش آزاد بود ، پس نه به آن چه نداشت ، گرايش و خواهشى داشت ، و نه در مصرف آن چه مى‏يافت ، به زياده‏روى مى‏پرداخت . در بيشتر عمر خويش ساكت بود ، اما گاهى كه به سخن لب مى‏گشود ، ديگر سخنوران را ميدان سخن نبود و بر شراره‏هاى پرسش پرسش گران آب مى‏افشاند و سوز تشنگى‏شان را فرو مى‏نشاند . او به ظاهر تكيده مى‏نمود ، ولى اگر برخوردى جدى در ميان بود ، به سان شير بيشه مى‏خروشيد و چونان ماران بيابان بر دشمن مى‏پيچيد برهان خويش را جز در دادگاه صالح طرح نمى‏كرد . چنين خو گرفته بود كه هيچ كس را بر آن چه در موردش امكان توجيهى باشد ، پيش از شنيدن آن پوزش سرزنش نكند . از هيچ دردى جز به هنگام برطرف شدنش نمى‏ناليد ، آن چه مى‏گفت ، مى‏كرد و آن چه نمى‏كرد ، نمى‏گفت . اگر در سخن امكان شكستش بود ، هرگز در سكوت شكست پذير نبود . بر شنيدن آزمندتر از گفتن بود . و سرانجام بر سر هر دو راهه ، آنى را روى بر مى‏تافت كه با هوسهايش بيشتر سازگار مى‏نمود . پس بر شما باد جست و جوى چنين خوى‏ها و رقابت در اين ميدان و اگر به دست آوردن اين همه را نمى‏توانيد ، دست يافتن به اندك را از رها كردن بسيار بهتر بدانيد .