جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

281 و فرمود ( ع ) : پيش از اين مرا برادرى بود ، در راه خدا كه خرد بودن دنيا در نظرش او را در چشم من بزرگ داشته بود ، هرگز بنده شكم نبود . چيزى را كه نمى‏يافت ، آرزو نمى‏كرد و چون مى‏يافت ، بسيار به كار نمى‏برد . بيشتر روزگارش در خاموشى مى‏گذشت و اگر سخن مى‏گفت بر ديگر گويندگان غلبه مى‏يافت . و عطش پرسندگان را فرو مى‏نشاند . مردى افتاده بود و همه ناتوانش مى‏انگاشتند . چون زمان كوشش فرا مى‏رسيد ، شير بيشه را مى‏ماند و مار بيابان را . تا نزد قاضى نمى‏رفت ، حجت نمى‏آورد . كسى را كه خطا مى‏كرد و مى‏دانست عذرى دارد ، تا عذرش را نمى‏شنيد ، [ 945 ] ملامتش نمى‏كرد . از درد شكوه نمى‏نمود ، مگر آنگاه كه بهبود يافته بود . اگر كارى را مى‏كرد ، مى‏گفت و اگر نمى‏كرد ، نمى‏گفت . اگر در سخن مغلوب مى‏شد ، در خاموشى مغلوب نمى‏شد . همواره به شنيدن حريصتر بود تا به گفتن . هرگاه دو كار براى او پيش مى‏آمد مى‏نگريست كه كدام يك از آن دو به هواى نفس نزديكتر است تا خلاف آن كند . بر شما باد به اين خويها ، آنها را فرا گيريد و در فراگرفتنشان با يكديگر رقابت نماييد . اگر نتوانستيد به همه آنها برسيد ، بر گرفتن اندك بهتر از ترك‏كردن همه است .