جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

75 هنگامى كه كسى از او پرسيد آيا رفتن ما به شام ، قضا و قدر خداوند است ؟ پاسخى دراز فرمود كه گزيده‏اش چنين است : واى بر تو ، گويا به قضاى لازم و قدر حتمى گمان مى‏برى ؟ اگر چنين باشد ديگر ثواب و عقاب باطل شود و وعد و وعيد ساقط گردد . خداوند بندگانش را امر كرده با اختيار و نهى كرده تا بترسند . آنان را به آسان مكلف ساخته و به دشوار مكلّف نساخته . در برابر عمل اندك ، پاداشهاى بسيار داده است . نبايد مغلوبش پندارند و نافرمانيش كنند و نبايد از روى اكراه اطاعتش نمايند . او پيامبران را به بازيچه نفرستاد و ، بعبث ، كتابهاى آسمانى را نازل ننمود و آسمان و زمين را و آنچه ميان آنهاست به باطل نيافريده . « اين گمان كسانى است كه كافر شده‏اند و واى بر كسانى كه كافر شده‏اند از آتش . » 1