جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

77 [ و در خبر ضرار پسر ضمره ضبابى 20 است كه چون بر معاويه در آمد و [ 372 ] معاويه وى را از امير المؤمنين ( ع ) پرسيد ، گفت : گواهم كه او را در حالى ديدم كه شب پرده‏هاى خود را افكنده بود ، و او در محراب خويش بر پا ايستاده ، محاسن را به دست گرفته چون مار گزيده به خود مى‏پيچيد و چون اندوهگينى مى‏گريست ، و مى‏گفت : ] اى دنيا اى دنيا از من دور شو با خودنمايى فرا راه من آمده‏اى ؟ يا شيفته‏ام شده‏اى 21 ؟ مباد كه تو در دل من جاى گيرى . هرگز جز مرا بفريب مرا به تو چه نيازى است ؟ من تو را سه بار طلاق گفته‏ام و بازگشتى در آن نيست . زندگانى‏ات كوتاه است و جاهت ناچيز ، و آرزوى تو داشتن خرد نيز آه از توشه اندك و درازى راه و دورى منزل و سختى در آمدنگاه 22 .