جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

36 امام ( ع ) به يكى از يارانش كه بيمار بود فرمود : جَعَلَ اَللَّهُ مَا كَانَ مِنْ شَكْوَاكَ حَطًّا لِسَيِّئَاتِكَ فَإِنَّ اَلْمَرَضَ لاَ أَجْرَ فِيهِ وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ اَلسَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ اَلْأَوْرَاقِ وَ إِنَّمَا اَلْأَجْرُ فِي اَلْقَوْلِ بِاللِّسَانِ وَ اَلْعَمَلِ بِالْأَيْدِي وَ اَلْأَقْدَامِ وَ إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ يُدْخِلُ بِصِدْقِ اَلنِّيَّةِ وَ اَلسَّرِيرَةِ اَلصَّالِحَةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ اَلْجَنَّةَ « خداوند ، رنج تو را باعث برطرف شدن گناهانت قرار داده ، البته بيمارى پاداشى ندارد ، امّا گناهان را از بين مى‏برد ، و آنها را مانند برگ درختان مى‏ريزد ، بلكه پاداش در گروى گفتار زبان و كردار دست و پاهاست ، خداوند پاك هر كه را از بندگانش بخواهد به دليل شايستگى و پاكدلى وارد بهشت مى‏سازد » . سيد رضى خدايش رحمت كند مى‏گويد : « مقصود امام ( ع ) اين است كه بيمارى خود پاداشى ندارد ، زيرا بيمارى از [ 448 ] قبيل چيزهايى است كه سزاوار عوض دادن است ، از آن‏رو كه فعل خداى متعال از بيمارى و درد و نظير اينها نسبت به بنده عوض دارد ، اما مزد و پاداش تنها در برابر كارى است كه بنده انجام مى‏دهد ، بنابر اين امام ( ع ) فرق بين عوض و پاداش را بر اساس علم فراوان و انديشه رساى خود بيان كرده است » . امام ( ع ) ، براى صحابى خود ، بدانچه امكان داشت دعا فرموده است ، كه همان از بين رفتن گناهان به وسيله بيمارى است ، اما براى او اجر و مزد نخواسته است ، با اين استدلال كه بيمارى پاداش ندارد . راز مطلب اين است كه اجر و پاداش در گرو كارهايى است كه بايد انجام گيرد ، همان طورى كه امام ( ع ) با اين بيان اشاره فرموده است : براستى كه پاداش در گفتار و . . . پاهاست . امام ( ع ) عبارت : اقدام ( پاها ) را از اقدام به عبادت ، و همين طور ، هر ترك عادتى كه مانند روزه گرفتن و امثال آن به منزله انجام كارى مى‏باشد ، كنايه آورده است . و ليكن بيمارى نه كار بنده است و نه ترك عملى كه معمولا انجام مى‏گيرد . امّا اين كه بيمارى ، گناهان را از بين مى‏برد به دو جهت است : 1 براستى نيروى شهوت و غضب بيمار ، كه ريشه تمام گناهان و مفاسد است . شكسته و سست مى‏شود . 2 اقتضاى بيمارى اين است كه انسان ، در آن حال ، با توبه و پشيمانى از گناه به طرف پروردگارش باز مى‏گردد و تصميم بر ترك آن قبيل كارها مى‏گيرد ، همان طورى كه خداى تعالى فرموده است : اِذا مَسَّ الاِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ اَوْ قاعِداً اَوْ قائماً [ 18 ] . به اين ترتيب آن گناهانى كه در حقيقت نفس جايگزين نشده‏اند ، بزودى از بين مى‏روند ، و گناهانى كه به صورت ملكه درآمده‏اند ، بسا كه در طول [ 18 ] سوره يونس ( 10 ) آيه ( 12 ) يعنى : و هر گاه آدمى گرفتار رنج و زيانى گردد ، همان لحظه به هر حال كه باشد ، خفته ، نشسته ، و يا ايستاده ، ما را بخواند . [ 449 ] بيمارى ، با ادامه پشيمانى و بازگشت به جانب خدا ، برطرف مى‏گردند . امام ( ع ) كلمه حطّ : نابودى را براى نابودى گناهان استعاره آورده از باب تشبيه در قدرت نابودسازى و زدودن به محو كردن اوراق كتاب . آنگاه امام ( ع ) با عبارت : انّ اللّه . . . بر اين نكته توجه داده است كه هرگاه بنده خدا با صدق نيّت و با قلبى پاك رنج بيمارى خود را به حساب خدا بگذارد ، اين خود ، زمينه رسيدن اجر و پاداش بر او شده و باعث ورود او به بهشت مى‏گردد . و از بين بردن ملكاتى كه با قصد قربت به خدا همراهند نيز وارد در اين قسمتند . سخن سيد رضى رحمة اللّه به روش مذهب معتزله است .