متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
[ 346 ]
61 و از نامه آن حضرت است
به كميل 1 ، پسر زياد نخعى هنگامى كه از جانب او عامل هيت 2 بود . امام بر او خرده مىگيرد كه چرا سپاهيان دشمن را كه از حوزه مأموريت او گذشته و براى غارت مسلمانان رفتهاند واگذارده و از سرزمين خود نرانده است .
اما بعد ، واگذاردن آدمى آنچه را بر عهده دارد و عهدهدار شدن وى كارى را كه ديگرى بايد گزارد ، 3 ناتوانيى است آشكار و انديشهاى تباه و نابكار . دليرى تو در غارت مردم قرقيسيا 4 و رها كردن مرزهايى كه تو را بر آن گماردهايم ، و كسى در آنجا نيست كه آن را بپايد ، و سپاه دشمن را از آن دور نمايد ، رأيى خطاست و انديشهاى نارسا . تو پلى شدهاى تا از دشمنانت هر كه خواهد از آن بگذرد و بر دوستانت غارت برد . نه قدرتى دارى كه با تو بستيزند ، نه از تو ترسند و از پيشت گريزند . نه مرزى را توانى بست ، نه شوكت دشمن را توانى شكست . نه نياز مردم شهر را بر آوردن توانى ، و نه توانى امير خود را راضى گردانى .