جستجو

و من كتاب له ع إلى معاوية أيضا

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

[ 212 ] 48 از جمله نامه‏هاى آن حضرت به ديگران [ 1 ] أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلدُّنْيَا مَشْغَلَةٌ عَنْ غَيْرِهَا وَ لَمْ يُصِبْ صَاحِبُهَا مِنْهَا شَيْئاً إِلاَّ فَتَحَتْ لَهُ حِرْصاً عَلَيْهَا وَ لَهَجاً بِهَا وَ لَنْ يَسْتَغْنِيَ صَاحِبُهَا بِمَا نَالَ فِيهَا عَمَّا لَمْ يَبْلُغْهُ مِنْهَا وَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِكَ فِرَاقُ مَا جَمَعَ وَ نَقْضُ مَا أَبْرَمَ وَ لَوِ اِعْتَبَرْتَ بِمَا مَضَى حَفِظْتَ مَا بَقِيَ وَ اَلسَّلاَمُ لهج : حرص زياد « امّا بعد ، دنيا جاى سرگرمى و جلوگيرى از آخرت است و دنياجو ، از متاع دنيا بهره‏اى نمى‏گيرد ، جز اين كه بر حرص و آزش افزوده مى‏شود . و طالب دنيا به وسيله آنچه از دنيا به دست آورده هرگز از آنچه به دست نياورده بى‏نياز نمى‏شود ، در حالى كه پس از جمع‏آورى ، جدايى و پس از پابرجايى درهم ريختن است . و اگر از گذشته عبرت گيرى در باقيمانده از دنياى خود محفوظ خواهى بود و سر و سامانى خواهى داشت و السلام » . نامه را با توجه به عيبها و كاستيهاى دنيا آغاز كرده تا ميل و رغبت به دنيا را كم كند و چند مورد از معايب دنيا را يادآور شده است : [ 1 ] بعضى اين نامه را نيز از طرف امام ( ع ) به معاويه مى‏دانند م . [ 213 ] اول : دنيا باعث سرگرمى و اعراض از غير دنيا يعنى آخرت است و اين مطلب از آنچه گذشت روشن و آشكار است . دوم : دنيادار به چيزى از دنيا نمى‏رسد مگر اين كه براى حرص و آز دنيا و فريفتگى آماده‏تر مى‏گردد . و به همين مطلب اشاره فرموده است در حديث : « اگر فرزند آدم صاحب دو بيابان پر از طلا باشد در پى فراهم سومى خواهد بود و درون آدميزاد را چيزى پر نكند مگر خاك » [ 2 ] . سوم : دنيادار بدآنچه به دست آورده ، از آنچه به دست نياورده است بى‏نياز نمى‏شود و اين خود از لوازم نقص دنياست ، ديگر اين كه رسيدن به مقدارى از دنيا اگر باعث بى‏نيازى نشود ، پس دنيا طلب هرگز روى بى‏نيازى را نخواهد ديد و بعد امام ( ع ) به دنبال آن چند مطلب را براى دورى و نفرت از دنيا بيان مى‏فرمايد : 1 به دنبال تحصيل مال دنيا ، جدايى از مالى كه جمع آورى شده ، خواهد رسيد . 2 آنچه پابرجا و استوار كرده‏اند درهم خواهد شكست . آنگاه امام ( ع ) بر ضرورت عبرت گيرى از گذشته عمر ، يا از دگرگونيهاى دنيا و روزگاران گذشته براى بهره‏گيرى از باقيمانده عمر ، هشدار داده است كه مى‏تواند آن را هدر دهد و يا با تلاش و كوشش ، سعادت اخروى را بدان وسيله تحصيل كند . توفيق از خداست . [ 2 ] قال ( ص ) : لو كان لابن آدم و اديين من ذهب لابتغى لهما ثالثا و لا يملاء جوف بن آدم الاّ التراب .