متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
[ 269 ]
114 خطبهاى از آن حضرت ( ع ) در طلب باران
بار خدايا ، كوههاى ما از خشكى شكافته و زمين ما تيره شده . ستورانمان تشنهاند و در آغلهاى خود سرگشتهاند . همانند مادران فرزند مرده مىنالند . از آمد و شدهاى بيهوده به چراگاهها ملول شدهاند و از اشتياق به آبشخورها به ستوه آمدهاند . [ بار خدايا ، ترحم فرماى به ناله گوسفندان و شوق ماده شتران به آبشخورها . ] بار خدايا ،
ترحم فرماى به سرگشتگى آنها ، آنگاه كه در راه مىروند و به نالههايشان ، آنگاه كه به آغلهايشان در مىآيند . بارخدايا ، بيرون آمدهايم به سوى تو ، هنگامى كه خشكسالى چونان اشترى لاغر بر سر ما آمده . و ابرهاى بارانزاى نه بدان گونهاند كه مىنمايند . اى خداوند ، تويى اميد دردمندان و چارهساز خواهندگان . در هنگامى كه مردمان نوميد شدهاند و ابر ، باران خود را باز داشته و چرندگان هلاك شدهاند تو را مىخوانيم . بار خدايا كه ما را به اعمالمان مؤاخذت نفرمايى و به گناهانمان مگيرى . رحمت خود را با ابرهاى بارندهات و بهار پربارانت و روييدنيهاى شادى افزايت بر ما ارزانى دار . از تو بارانى درشت و تندبار مىخواهيم تا آنها را كه مردهاند زندهسازى و آنچه را كه از دست رفته است تدارك فرمايى . اى خداوند ، بارانى از تو مىخواهيم جانبخش و سيراب كننده كه همه را دربر گيرد و به همه جاى برسد . بارانى پاكيزه ، بركت دهنده ،
گوارا و پر نعمت ، كه گياهش بسيار بود و شاخههايش پربار و برگهايش تر و تازه كه بدان بندگان ناتوانت را تن و توش دهى و بلاد مردهات را زندهگردانى .
بارخدايا ، بارانى عطا كن تا زمينهاى بلند پر علف شوند و در زمينهاى پست آب روان گردد و پيرامون ما سبز و خرم شود و ميوههايمان فراوان گردد و ستورانمان به راحت رسند و مردمان دور از ما نيز از آن تمتع برند و صحراها و مزارع آفتاب زده ، از آن بهرهمند گردند .
[ 271 ]
از بركات واسعه خود و از عطاياى سرشارت بر بندگان بيچارهات و وحشيانى ،
كه در صحراها رها شدهاند ، بخشش فرماى .
بر ما ببار بارانى كه زمين را سيراب كند ، پى در پى ببارد و فراوان ببارد ، به گونهاى كه قطرههايش بر هم آيد و دنبالهاش بريده نشود . ابرى كه برقش باران در پى داشته باشد نه ابر بىباران كه افق را پوشد و نه ابر سفيد كم باران و همراه با بادهاى سرد ، تا قحطى زدگان با گياه فراوانش فراخ نعمت شوند . و به بركت آن رنجديدگان به راحت رسند . تو باران را وقتى مىفرستى كه مردمان نوميدند و رحمت خود بر همگان مىپراكنى . تويى ياور ما و درخور ستايش .
تفسير الفاظ غريب در اين خطبه سخن آن حضرت ( ع ) كه مىفرمايد : « انصاحت جبالنا » ، يعنى ، كوهها از خشكى شكافته شدند .
« انصاح الثوب » ، يعنى ، جامه پاره شد . « انصاح النّبت » و ( صاح و صوّح ) يعنى گياه خشك گرديد . « هامت دوابّنا » ، يعنى ، چارپايان تشنه شدند . « هيام » به معنى عطش است .
« حدايير السنين » : حدابير جمع حدبار است و آن ناقهاى است كه به سبب راه رفتن بسيار لاغر شده باشد . قحط سال را به آن تشبيه كرده . ذو الرّمة گويد :
حدابير ما تنفكّ الاّ مناخة على الخسف او نرمى بها بلدا قفرا « لا قزع ربابها » : قزع ، قطعههاى كوچك و پراكنده ابر است « و لا شفان ذهابها » در اصل « ذات شفان . . . » بوده « شفان » ، باد سرد است و « ذهاب » بارانهاى نرم است « ذات » را به سبب آنكه شنونده بدان آگاه است حذف كردهاند .
معنى بيت : ماده شترانى لاغر و ناتوان ، همواره در خوابگاه خفته يا آنها را به بلادى خشك مىرانيم .