متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 125 )
85 سخنى ديگر است از آن حضرت
بى هيچ ترديدى ، او به رازها دانا است ، و از نهانها آگاه ، بر هر چه و هر كار محيط و توانا است .
پس هر كه از شما كه كار آمد است ، تا اجل نتاخته ، درگيريهاى سخت آغاز نشده ، چنگالهاى مرگ گلويش را نفشرده است ، در فرصت فراغت ، براى خود بكوشد ، و پذيرايى خويش در جهان ديگر را خود تدارك ببيند ، و از سراى كوچ سراى ماندگارى را توشه برگيرد .
( 126 ) اى مردم ، خداى را ، خداى را كه مسئوليت پاسدارى از كتابش را بر عهدهتان نهاده است ، و حقوقش را چونان وديعهاى به شما سپرده است . آرى ،
[ 87 ]
خداوند سبحان پوچتان نيافريده است ، و بىهدف رهاتان نكرده است ، و در نادانى و نابينايى ، به خويشتنتان واننهاده است . تمامى آثار وجوديتان را با نام و نشانى مشخص ضبط كرده ، به اعمالتان آگاه است و اجل هاتان را رقم زده است . شما را كتابى فرو فرستاده كه روشنگر همه چيز است ، و پيامبرش را در ميان شما چندى عمر بخشيده است ، تا آن چه براى شما و خويش پسنديده است و در كتابش نازل فرموده ، با سنت خود تكميل كند و دين را چنان كه بايد بر پاى دارد . بدين ترتيب كارهاى خوشايند و ناخوشايند و بايدها و نبايدهايش را با زبان وى ابلاغتان فرموده ، راه هر توجيهى را فرو بسته ، حجت را تمام كرده است . پيش از كيفر ، تهديدتان كرده است و از عذابهاى سختى كه فرارو داريد ، انذارتان داده است . پس بازماندهى روزگار خويش را دريابيد و شكيبايى پيشه كنيد كه در مقايسه با روزگاران بسيارى كه به غفلت به سر آوردهايد ،
و از پند پذيرى روگردان بودهايد ، اندك است . به هر حال ، نفسهاتان را رخصت ندهيد كه اين رخصتها شما را به راههاى ستمكاران مىكشاند ، با نفس از در سازشكارى در مياييد كه ناگهان در متن فاجعه قرار مىگيريد .
( 127 ) اى بندگان خدا ، بىگمان كسى خويشتن را خير خواه ترين است كه در برابر پروردگارش فرمان پذيرترين باشد ، و آن كه با پروردگارش ، عاصىترين باشد ،
بىترديد نسبت به خود نيز خيانتكارترين است . زيانكار واقعى كسى است كه خويشتن را زيان رساند ، همچنان كه كسى مورد غبطه است كه دينش سالم مانده باشد .
سعادتمند كسى است كه از سرنوشت ديگران پند گيرد ، و شقاوتزده بيچارهاى است كه فريفتهى هوسها و غرور خويش شده باشد .
آگاه باشيد كه ريا هر چند اندك شرك است و همنشينى با هوس رانان ،
زمينهى فراموشى ايمان است و حضور شيطان . از دروغ دورى گزينيد كه با ايمان بيگانه است .
راستگو بر بلنداى نجات و كرامت جاى دارد و دروغگو بر لبهى پرتگاه سقوط باشد .
به يكديگر حسد مورزيد كه حسد ايمان را مىخورد ، چنان كه آتش ، هيزم خشك را و كينهى همديگر به دل مگيريد كه كينه نابود كننده است .
بدانيد كه آرزو خرد را به راه خطا مىكشد و ياد را به فراموشى بدل مىسازد ، پس آرزو را دروغ انگاريد كه خود فريب گر است و صاحبش فريب خورده .