جستجو

و من خطبة له ع و فيها بيان صفات الحق جل جلاله ثم عظة الناس بالتقوى و المشورة

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

85 خطبه‏اى از آن حضرت ( ع ) به اسرار آگاه است و از رازهاى درون باخبر . بر هر چيز احاطه دارد و بر هر چيز غلبه دارد و بر هر كار تواناست . بر هر يك از شماست ، كه براى خدا كارى كند ، در روزهايى كه فرصتى هست پيش از ناگهان فرا رسيدن اجلش و در زمان آسودگى ، پيش از گرفتار شدنش و به هنگامى كه نفس تواند كشيد ، پيش از بند آمدن نفسش . و بايد كه خويشتن مهيا دارد و جاى پاى استوار سازد و توشه‏اى برگيرد از آنجا ، كه سراى كوچيدن اوست براى سرايى ، كه جايگاه اقامت اوست . پس اى مردم ، از خدا بترسيد و آنسان كه شما را به حفظ كتاب خود فرمان داده در حفظ آن بكوشيد و حقوقى را كه در ميان شما به وديعت نهاده رعايت كنيد . زيرا خداوند سبحان ، شما را به عبث نيافريده و بيهدف وانگذاشته و در نادانى و نابينايى رها نساخته است . آنچه را بايد به انجام رسانيد معلوم كرده و به كردارتان آگاه است و مدت عمر شما معين كرده است . براى شما كتابى نازل كرده است كه بيان دارنده هر چيزى است . پيامبر خود را چندان در ميان شما زيستن داد تا دين خود را براى او و براى شما بدان گونه كه در كتاب خود نازل كرده و خود مى‏پسنديد ، به كمال رسانيد و ، بر زبان او هر كارى را كه خوش مى‏داشت يا ناخوش و آنچه را كه بايد كرد و نبايد كرد ، به شما ابلاغ نمود . جاى عذرى برايتان باقى نگذاشت و حجت خود بر شما تمام كرد و وعيد و تهديد خود بر شما عرضه داشت و شما را از عذاب سختى كه [ 171 ] در پيش روى شماست بترسانيد . پس باقى مانده عمر را دريابيد و نفسهاى خود را در اين روزهاى بازپسين به شكيبايى واداريد . زيرا زمان ، زمان اندكى است ، در برابر روزهايى كه در غفلت گذرانيده‏ايد و از موعظه اعراض كرده‏ايد . به نفسهاى خود رخصت مدهيد ، كه اين رخصتها ، شما را به راههاى ستم‏پيشگان مى‏برند و با نفسهاى خود نرمش به خرج مدهيد ، كه اين نرمشها شما را به معصيت مى‏كشانند . اى بندگان خدا ، آن كسى كه نيكخواه‏ترين مردم است نسبت به خود فرمانبردارترين آنهاست از خداوند و آنكه به خود خيانت ورزد بيشتر از ديگران معصيت او كند و بيشتر از همه خود را فريب داده است . فريب خورده كسى است كه خود را بفريبد . بر كسى بايد رشك برد كه دينش سالم مانده باشد و خوشبخت كسى است كه از ديگران پند گيرد و شور بخت و شقى آن كه فريب هوا و غرور خود خورد . بدانيد كه رياكارى هر چند اندك بود شرك است و همنشينى با اهل هوا و هوس ايمان را به فراموشى سپارد و چنان مجلسى ، مجلس شيطان است . از دروغ حذر كنيد كه دروغ از ايمان دور است . راستگو بر آستانه نجات و كرامت است و دروغگو بر پرتگاه سرنگونى و خوارى . حسد مورزيد كه حسد ايمان را مى‏خورد آنسان كه آتش ، هيزم را . با يكديگر دشمنى مكنيد كه دشمنى هر خير و بركتى را تباه مى‏كند . و خدا را از ياد مى‏برد . پس به آرزوها كه موجب سبكى عقل و فراموشى ياد خداست ميدان مدهيد كه اين خود گونه‏اى فريب است و كسى كه چنان كند ، فريب خورده است .