متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 403 )
232 گفتارى ديگر
خداوند را به شكر نعمتهايش سپاس مىگويم و از او با لشگريان شكست ناپذير و فر و شكوه عظيمش يارى مىطلبم تا از عهدهى حقوقش برآيم . و گواهى مىدهم كه محمد بنده و فرستادهى او است . خلق را به اطاعت خداوندى فراخواند و با جهاد در راه دين خدا بر دشمنانش پيروزى يافت ، بى آن كه اتحاد جبههى مخالفان ، در تكذيب و خاموش كردن نورش ، بتواند در عزم وى تاثيرى بگذارد .
[ 274 ]
اينك به تقوا در آويزيد كه آن را رشتههايى ناگسستنى و حلقههايى اطمينان بخش است و دژى است با بلندايى تسخير ناپذير . بر مرگ و مشكلاتش پيشدستى كنيد و پيش از حلولش آماده شويد و قبل از نزولش تداركات در خور آن را فراهم سازيد ، كه رستاخيز پايان راه است ، و همين خردمندان را به عنوان پندآموز و بىخبران نادان را به عنوان عبرت بسنده است و پيش از معاد گرفتاريهايى است كه مىدانيد ، از قبيل تنگى گور ، سختى اندوه ، هراس انسان در آستانهى برزخ ، نگرانيهاى توان فرسا ،
جا به جايى دندهها ، كرى گوشها ، تاريكى لحد ، هول تهديدهاى الهى ، مغاك غمانگيز قبر و فرو افتادن سنگ سنگين آن .
( 404 ) پس اى بندگان خدا ، خداى را ، خداى را ، كه دنيا با روند و قانونمندى شناخته شدهاى بر شما مىگذرد . و شما را با رستاخيز پيوند تنگاتنگى باشد ، كه گويى هم اينك با نشانههايش فرا رسيده ، پرچمهايش را بر افراشته ، شما را در راه خويش بازداشته است . تو گويى چونان اشترى آمادهى حركت با بار سنگينى از مشكلات سينه زده است . و دنيا نيز كودكانش را از شير گرفته ، از حوزهى پرستارى بيرون رانده است . و در نهايت ، روز پايان يافتهاى ، يا ماه سپرى شدهاى را ماند . نوش كهنه ، و فربهش نزار شده است . و جريان حركت انسان به موقفى رسيده كه جاى ايستادن در آن تنگ ، و با انبوهى از جريانهاى بزرگ و پيچيده درگير است . با آتش سوزانى كه لهيبش پرشراره ، زبانههايش سركش ، غرشش خشمآكند ، هميههايش مشتعل ، اشتعالش ديرپا ، شعلههايش گدازنده ، تهديدهايش هراسانگيز ، ژرفنايش ناپيدا ، پيرامونش سياه ، ريگهايش تافته و سرخ و جريانهايش رسوا است .
در اين ميان ، « كسانى را كه در برابر پروردگارشان تقوا پيشه كردند ، گروها گروه به سوى بهشت گسيل مىدارند » . ( قرآن كريم ، سورهى 39 ، آيهى 73 ) در حالى كه از عذاب امنيت يافتهاند ، ديگر سرزنش نمىشوند ، از آتش جستهاند و سراى آخرت آرامششان بخشيده است ، پس از جايگاه با ثبات خويش خوشنوداند . اينان كسانىاند كه در دنيا تلاشى بالنده و چشمانى گريان داشتند . با ابراز خشوع و استغفار ، شبشان روز و از خدا ترسى و بريدن از وابستگىها ، روزشان شب بوده است . پس خداوند بهشت را به عنوان جايگاه نهايى و پاداش اخروى ارزانيشان داشت ، كه از هر كسى به بهشت و يافتن ملكى جاودانه و نعمتهايى پايدار سزاوارتراند .
[ 275 ]
پس اى بندگان خدا ، آن چه را كه كامروايانتان را كامرواتر كند ، و پايمال كردنش ، به خسارت و زيانتان درافكند ، پاس داريد ، و با عملهاى خويش بر اجلهاتان پيشى گيريد ، چرا كه شما ، همه ، گروگان پيشاپيش فرستادههاى خويشايد و پاداش و كيفرتان همسنگ اعمالى است كه انجام دادهايد .
گويى فاجعهاى بس هولناك در كار فرود آمدن است كه نه راه بازگشتى مىتوانيد يافت و نه لغزشى را با پوزشى جبران توانيد كرد . از خداوند مسالت داريم كه ما همه را در راه اطاعت خود و رسولش بكار گيرد ، و با فضل رحمت خويش ، ما و شما را ببخشايد .
( 405 ) بر جاى خويش بنشينيد ، در بلا و گرفتارى شكيبا باشيد ، و دستها و شمشيرهاتان را به آهنگ شعار بىشعور به جنبش در نياوريد ، در آن چه خداوند به شتاب فرمانتان نداده ، بيهوده مشتابيد ، چرا كه هر يك از شما اگر در بستر بميرد ، و در آن حال نسبت به حق پروردگار خويش و رسول و اهل بيتش معرفت داشته باشد ،
مرگش عين شهادت ، و اجرش با خدا است ، و خواست و نيتش جايگزين كار شايستهاى خواهد شد كه انديشهى انجام دادنش را داشته است ، و همان نيت براى وى جايگزين جنبش تيغ شود ، كه هر چيز را مهلت و اجل خاصى باشد .