متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
[ 146 ]
150
و از خطبههاى آن حضرت است
كه به فتنهها اشارت كند چپ و راست رفتن گرفتند بر پيمودن راههاى ضلالت ، و واگذاردن راههاى هدايت 1 . پس بدانچه بودنى است و انتظار آن مىرود ، شتاب مياريد و آن را كه فردا خواهد آورد ، دير مشماريد . چه بسا شتابكارى كه چون به چيزى كه مىخواست رسيد دوست داشت كه كاش آن را نمىديد ، و چه نزديك است امروز ، به فردايى كه سپيده آن خواهد دميد .
اى مردم وقت است كه هر وعده نهاده در آيد ، و آنچه را نمىشناسيد نزديك است از پرده برآيد 2 ، هر كه از ما اهل بيت بدان رسد ، با چراغى روشن در آن راه رود ، و بر جاى پاى صالحان گام نهد تا بند از گردنها بگشايد ، و از بندگى آزاد نمايد . جمع گمراهان را پراكنده گرداند ، و پريشانى مؤمنان را به جمعيّت كشاند ، و نهان از مردمان كار راند . پى شناس به نشان او راه نبرد ،
هر چند پياپى نگرد . پس در آن فتنه مردمى ذهن خود را چنان تيز كنند ، كه آهنگر تيغ را زدايد ، و ديدههاشان به تفسير قرآن كه شنوند روشن شود چنانكه بايد . بام و شام جامهاى حكمت نوشند و در تكميل نفس بكوشند .
از اين خطبه است
روزگار بر آنان دراز شد ، تا خوارى را به نهايت رسانند ، و خود را مستوجب بلاى زمانه گردانند ، و چون پايان مدّت نزديك گرديد و گروهى آسايش خود را در پيوستن به فتنه ديد ، آنان 3 دست به پيكارشان گشادند ، و با شكيبايى كه كردند ، بر خدا منّت ننهادند ، و جان باختن در راه حق را بزرگ نشماردند . پس چون قضاى آمده با پايان مدّت بلا ساز وار شد ، شمشيرها در راه حقّ آختند ، و بصيرتى را كه در كار دين داشتند آشكار ساختند . طاعت
[ 147 ]
پروردگار خويش را پذيرفتند ، و فرمان واعظ خود را شنفتند ، و چون خدا فرستاده خود را نزد خويش برد ، گروهى به گذشته برگرديدند ، و با پيمودن راههاى گوناگون به گمراهى رسيدند ، و به دوستانى كه خود گزيدند پيوستند 4 ،
و از خويشاوند 5 گسستند . از وسيلتى كه به دوستى آن مأمور بودند جدا افتادند ،
و بنيان را از بن برافكندند ، و در جاى ديگر بنا نهادند 6 . كانهاى هرگونه گناهند ، و هر فتنه جو را درگاه و پناه . از اين سو بدان سو سرگردان ، در غفلت و مستى به سنّت فرعونيان ، يا از همه بريده و دل به دنيا بسته ، و يا پيوند خود را با دين گسسته .