متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 244 )
143 از سخنان آن حضرت است در مراسم دعاى باران
هشداريد ، اين زمينى كه سنگينيتان را بر دوش دارد و اين آسمانى كه بر سرتان سايه افكند ، پروردگارتان را دو بندهى گوش به فرماناند ، كه به سود شما جوشش و بارش بركت را فرمان يافتهاند و فرمان مىبرند ، و چنان كه تقدير حق ايجاب مىكند ، با حد و حدود مصالح شما سازگارند ، و گرنه آسمان و زمين ، نه با شما پيوندى عاطفى دارند كه برايتان دل بسوزانند و نه تقرب به درگاهتان ، آنان را انگيزهاى است و نه از شما ، خيرى را اميدواراند .
آرى ، به گاهى كه بندگان خدا كارنامهاى زشت ارائه كنند ، خداوند به كاهش ميوهها و دريغ داشتن بركتها و فرو بستن درهاى خزاين خيرات دچارشان مىكند ، باشد كه توبه كارى توبه كند ، انسان مستعدى از زشتكارى دست كشد و يادآورى خداى را به ياد آرد ، و خود دارى عنان نفس در كشد و مهارش كند . آرى ، چنين است كه خداوند استغفار را سببى ساخته است براى روزى رسانى و گسترش رحمت و فرموده
[ 160 ]
است : « از پروردگارتان آمرزش جوييد كه بسى آمرزنده باشد ، آسمان پرباران را به سويتان گسيل مىدارد و با داراييها و فرزندان به ياريتان مىشتابد » . ( قرآن كريم ، سورهى 71 ، آيههاى 10 ، 11 و 12 ) رحمت خدا بر آن كس كه از توبه استقبال كند ، از خطاها پوزش جويد و بر مرگ پيشى گيرد .
بار خدايا ، ما از خيمهها و كاشانههامان كه آكنده از زارى چهار پايان زبان بسته و غمنالههاى كودكان نورسته است به سوى تو بيرون شدهايم ، در حالى كه رحمتت را خواهانيم ، و به نعمتى كه فضل تو را نمايشگر است ، اميد بستهايم ، و از خشم و عذابت در بيم و هراسيم .
بار خدايا ، از بارانت سيرابمان ساز و در صف نوميدانمان وامگذار ، با قحطى و خشكسالى به مغاك نابوديمان ميفكن ، و ما را به كردار بىخردان سبكسرمان مگير ، اى مهربان ترين مهربانان بار خدايا ، در اين هنگامهى سخت ، كه در بن بست تنگناهاى هول قرار گرفتهايم ، از هر سو در محاصرهى قحطيهاى فقر افزاييم ، نيازهاى توانفرسا به ستوهمان آورده است و فتنههاى پيچيده و بحرانزامان در هم نورديده است ، به سوى تو بيرون شدهايم و شكوههايى را كه بر تو پوشيده نيست ، به پيشگاهت آوردهايم .
بار خدايا ، عاجزانه از تو مىخواهيم كه از درگاهت ناكاممان مرانى و اندوهگين و دلسردمان بازمگردانى . و در وضع و حالى چنين ، گناهانمان را به رخمان مكشى و كارنامهى ما را در تعيين سرنوشتمان مقياس مگيرى .
بار خدايا ، باران و بركت ، و روزى و رحمتت را بر ما بگستران ، بارانى سودمند و سيراب كننده و خرمى بخش ، بارانى كه گياهان را بروياند و مردگان را زندگى بخشايد تشنگى را فرو نشاند و ميوهها را افزون سازد و از پس سيراب كردن دشتها ، در بستر خالى رودها ، جريان يابد ، درختان را به سبزينهى برگها بيارايد و گرانى را بشكند ،
كه تو هر چه را كه بخواهى توانايى .