متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
[ 219 ]
120 از سخنان آن حضرت عليه السّلام است . اين گفتار را هنگام نبرد براى ياران خود ايراد فرموده است :
قوله لأصحابه فى ساعة الحرب وَ أَيُّ اِمْرِئٍ مِنْكُمْ أَحَسَّ مِنْ نَفْسِهِ رَبَاطَةَ جَأْشٍ عِنْدَ اَللِّقَاءِ وَ رَأَى مِنْ أَحَدٍ مِنْ إِخْوَانِهِ فَشَلاً فَلْيَذُبَّ عَنْ أَخِيهِ بِفَضْلِ نَجْدَتِهِ اَلَّتِي فُضِّلَ بِهَا عَلَيْهِ كَمَا يَذُبُّ عَنْ نَفْسِهِ فَلَوْ شَاءَ اَللَّهُ لَجَعَلَهُ مِثْلَهُ إِنَّ اَلْمَوْتَ طَالِبٌ حَثِيثٌ لاَ يَفُوتُهُ اَلْمُقِيمُ وَ لاَ يُعْجِزُهُ اَلْهَارِبُ إِنَّ أَكْرَمَ اَلْمَوْتِ اَلْقَتْلُ وَ اَلَّذِي نَفْسُ ؟ اِبْنِ أَبِي طَالِبٍ ؟ بِيَدِهِ لَأَلْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ عَلَيَّ مِنْ مِيتَةٍ عَلَى اَلْفِرَاشِ نجدته : دليرى او تذبيب : دفاع و جلوگيرى « هر مردى از شما هنگام برخورد با دشمن ، در خود احساس دليرى مىكند ، و در يكى از برادرانش ترس و سستى بيند به شكرانه دلاورى بيشترى كه خداوند به او بخشيده ، بايد همان گونه كه از خويشتن دفاع مىكند ، از او نيز دفع خطر كند ، زيرا اگر خدا مىخواست ، اين مرد را نيز در دليرى مانند او قرار مىداد .
مرگ ، جويندهاى است شتابان ، آن كسى را كه بر جاى خود ايستاده مقاومت مىكند از دست نمىدهد ، و كسى كه از آن مىگريزد وى را ناتوان
[ 220 ]
نمىسازد ، شرافتمندانهترين مرگها شهادت است ، به خدايى كه جان فرزند ابو طالب در دست اوست سوگند مىخورم ، هزار ضربه شمشير بر من آسانتر است از مرگ در بستر كه در غير طاعت پروردگار باشد . » امام ( ع ) در اين گفتار به ياران خود دستور مىدهد ، كه در جنگ يكديگر را كمك كنند . و همانگونه كه از خويشتن دفاع مىكنند ، از برادر همرزم خود نيز دفاع كنند و دشمن را از او دور گردانند ، زيرا با اين شيوه است كه اجتماع و اتّفاق وجود پيدا مىكند ، و انسجام و همآهنگى صورت مىگيرد ، و به آن جا مىرسد كه تمام جامعه مانند يك فرد تجلى مىكند ، و پيروزى و غلبه به دست مىآيد . امام ( ع ) پس از بيان اين مطالب ، با ذكر برترى دلاورانى كه در ميان كسانى كه در ركاب او مىجنگيدند به دليرى ممتاز بودند از آنان دلجويى مىكند تا شجاعت آنها را برانگيزد و آنها را به جنبش و جوشش وادارد ، و نيز عنايت و توجّه خود را به آنها ابراز فرمايد .
فرموده است : إنّ الموت طالب حثيث تا . . . إنّ أكرم الموت القتل ،
امام ( ع ) با ذكر اين كه مرگ امرى اجتناب ناپذير ، و انسان از تن دادن بدان ناگزير است ،
جنگ را براى آنان سهل ، و كشتن و مردن را براى آنها آسان مىگرداند ، و اين كه فرموده است شرافتمندانهترين مرگ ، قتل است ، مراد آن حضرت كشته شدن در راه خداست ، زيرا شهادت ، در دنيا موجب نيكنامى ، و در آخرت مستلزم پاداشهاى هميشگى است ، سپس امام ( ع ) گفتار خود را با سوگند ، همراه و تأكيد مىكند كه تحمّل هزار ضربه شمشير براى او آسانتر از مردن بر روى بستر است ، و صدق اين سخن درباره كسى كه به دنيا با ديده حقارت مىنگرد ، و آن را در برابر نعمتهاى آخرت ، و نيكنامى دنيا ناچيز مىشمارد ، و شجاعت و دلاورى ملكه و سرشت او گشته ، روشن و آشكار است ، و توفيق از خداست .
[ 221 ]
121 از سخنان آن حضرت عليه السّلام است . اين گفتار را در تشويق يارانش به جهاد ايراد فرموده است :
وَ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْكُمْ تَكِشُّونَ كَشِيشَ اَلضِّبَابِ لاَ تَأْخُذُونَ حَقّاً وَ لاَ تَمْنَعُونَ ضَيْماً قَدْ خُلِّيتُمْ وَ اَلطَّرِيقَ فَالنَّجَاةُ لِلْمُقْتَحِمِ وَ اَلْهَلَكَةُ لِلْمُتَلَوِّمِ كشيش الضّباب : ساييده شدن پوست سوسماران به يكديگر بر اثر ازدحام تلوّم : درنگ و انتظار « گويا مىبينم شما را مانند آواز برخورد سوسماران در هنگام ازدحام و گريز ، همهمه و سر و صدا مىكنيد ، نه حقّى را باز مىستانيد ، و نه از ستمى جلوگيرى مىكنيد ، اين شما و اين راه راست رستگارى از آن كسى است كه بىپروا به اين راه درآيد ، و نابودى براى كسى است كه سستى و درنگ كند . » امام ( ع ) با اين سخنان به آنان گوشزد مىفرمايد كه از جانب دشمن شكستى بر آنها وارد خواهد شد ، و جنگ گزند خود را بر آنان وارد خواهد ساخت ،
به گونهاى كه آزرده و سست و ناتوان خواهند شد ، و روبه گريز و اختفا خواهند گذاشت ، از اين رو در گرفتن حقّى يا دفع ستمى ، سودى از اينان حاصل نيست .
[ 222 ]
امام ( ع ) واژه كشيش را براى توصيف نحوه فرار آنها از دشمن استعاره فرموده ، و همين امر وجه مشابهت آنها به سوسماران است .
فرموده است : قد خلّيتم و الطّريق ،
منظور از طريق ، راه آخرت است ، فالنّجاة للمقحم يعنى : رستگارى از آن كسى است كه به آن درآيد ، و در پيمودن اين راه پيشى گيرد ، و نابودى براى آن كسى است كه از درآمدن به اين راه خوددارى و درنگ كند ، واژه طريق بنا به اين كه مفعول معه است منصوب است .