متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
[ 921 ]
4
در حديثى از آن حضرت ( ع ) آمده است : چون زنان به « نصّ الحقاق » رسيدند ،
خويشاوندان پدرى سزاوارترند .
« نص » نهايت چيزهاست و رسيدن به منتهاى هر چيز . چون « نص در رفتن » و آن منتهاى سرعتى است كه چهار پا تواند رفت . و مىگويى « نصصت الرجل عن الامر » و آن هنگامى است كه پرسش خود را درباره امرى به منتهى رسانى ، تا هر چه را در دل دارد ، بيرون آورى . « نص الحقاق » مراد ، رسيدن به حد بلوغ است زيرا پايان دوره خردسالى و هنگامى است كه كودك پاى به دوران جوانى مىنهد . و اين از فصيحترين كنايات است در اين باب . چون زن به اين سن برسد خويشاوندان پدرى از خويشاوندان مادرى به او نزديكتر باشند . زيرا محرم او هستند ، چون برادران و عموها و نيز اگر بخواهند او را به شوى دهند . و « حقاق » عبارت از نزاع مادر است با خويشاوندان پدرى دختر درباره او ، كه هر يك از آن دو به ديگرى مىگويد كه من سزاوارتر به او هستم . و در اين معنى است : « حاققته حقاقا » مانند « جادلته جدالا » . و گويند « نص الحقاق » رسيدن عقل است به كمال كه همان رسيدن به سن بلوغ است چه قصد امام ( ع ) از آوردن اين عبارت ، رسيدن به سنى است كه بر او حقوق و احكام واجب مىشود . و آنان كه « نص الحقايق » گفتهاند ، از حقايق جمع حقيقت را خواستهاند و اين معنى را ابو عبيد نقل كرده است . به نظر من « نص الحقاق » در اينجا به معنى رسيدن زن است به سنى كه در آن سن ، ازدواجش جايز باشد و بتواند در حقوق خود تصرف كند و اين تشبيهى است به « حقاق » در شتر ، كه جمع « حقّه » است و آن زمانى است كه سه سال او تمام شده باشد ، وارد چهار سالگى شود . و مىتوان بر آن سوار شد و تند راند . حقايق نيز جمع « حقّه » است و هر دو روايت به يك معنى باز مىگردند . و اين به روش عرب در معنى مذكور نزديكتر است .