جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

[ 750 ] 391 امام ( ع ) به فرزندش امام حسن ( ع ) فرمود : لاَ تُخَلِّفَنَّ وَرَاءَكَ شَيْئاً مِنَ اَلدُّنْيَا فَإِنَّكَ تَخَلِّفُهُ لِأَحَدِ رَجُلَيْنِ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِيهِ بِطَاعَةِ اَللَّهِ فَسَعِدَ بِمَا شَقِيتَ بِهِ وَ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِيهِ بِمَعْصِيَةِ اَللَّهِ فَشَقِيَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ فَكُنْتَ عَوْناً لَهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ وَ لَيْسَ أَحَدُ هَذَيْنِ حَقِيقاً أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِكَ وَ يُرْوَى هَذَا اَلْكَلاَمُ عَلَى وَجْهٍ آخَرَ وَ هُوَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلَّذِي فِي يَدِكَ مِنَ اَلدُّنْيَا قَدْ كَانَ لَهُ أَهْلٌ قَبْلَكَ وَ هُوَ صَائِرٌ إِلَى أَهْلٍ بَعْدَكَ وَ إِنَّمَا أَنْتَ جَامِعٌ لِأَحَدِ رَجُلَيْنِ رَجُلٍ عَمِلَ فِيمَا جَمَعْتَهُ بِطَاعَةِ اَللَّهِ فَسَعِدَ بِمَا شَقِيتَ بِهِ أَوْ رَجُلٍ عَمِلَ فِيهِ بِمَعْصِيَةِ اَللَّهِ فَشَقِيَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ وَ لَيْسَ أَحَدُ هَذَيْنِ أَهْلاً أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِكَ وَ لاَ أَنْ تَحْمِلَ لَهُ عَلَى ظَهْرِكَ فَارْجُ لِمَنْ مَضَى رَحْمَةَ اَللَّهِ وَ لِمَنْ بَقِيَ رِزْقَ اَللَّهِ « پسرك من ، مبادا چيزى از دنيا را پس از خود بگذارى ، زيرا كه آن را براى يكى از دو تن خواهى گذاشت : يا كسى كه در طاعت و بندگى خدا آن را به كار مى‏برد ، پس او خوشبخت مى‏شود به چيزى كه باعث بدبختى و زيانكارى تو شده است . يا براى كسى كه آن را در معصيت و نافرمانى خدا به كار مى‏برد ، پس به سبب آنچه كه تو براى او گرد آورده‏اى بدبخت شده و تو او را در راه معصيت كمك كرده‏اى و هيچ كدام از اين دو شايسته نيست كه او را بر خود ترجيح دهى . » امام ( ع ) فرزندش را با نهى كردن از اندوختن مال ، موعظه كرده و از اين عمل به وسيله قياس مضمرى بر حذر داشته است كه صغراى آن عبارت : « فانّك . . . » است . و عبارت : « بما شقيت به » يعنى : بدبختى در دنيا با زحمت جمع آورى مال و بدبختى در آخرت به وسيله اندوختن مال است ، به دليل قول خداى تعالى : وَ الَّذينَ يَكْنِزونَ الذَّهَبَ وَ الفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فى سَبيل اللَّه . . . [ 101 ] و [ 101 ] سوره توبه ( 9 ) آيه ( 34 ) يعنى : كسانى كه طلا و نقره را گنجينه مى‏كنند و در راه خدا انفاق نمى‏كنند ، آنها را به عذابى دردناك بشارت بده . [ 751 ] كبراى مقدّر آن نيز چنين است : و هر كس مالى را پس از خود بگذارد براى هر يك از دو گروهى كه استحقاق ترجيح دادن بر خويش را ندارند ، چنين كارى روا نيست . سيد رضى مى‏گويد : اين گفتار به نحو ديگر نيز به شرح زير ، روايت شده است : « امّا بعد ، آنچه از دنيا در اختيار تو است ، پيش از تو صاحبى داشته و پس از تو نيز به صاحبى مى‏رسد ، و تو براى يكى از دو تن گردآورى مى‏كنى : كسى كه از آن در راه طاعت خدا استفاده كند و نيكبخت شود به وسيله آن چيزى كه تو بدان سبب بدبخت شده‏اى يا كسى كه آن را در راه معصيت خدا به كار برد ، پس بدبخت شده به وسيله آنچه تو براى او جمع آورده‏اى و هيچ يك از اين دو شايسته نيست كه بر خود مقدّم بدارى و نه آن كه بر عهده خود بگيرى ، پس براى كسى كه گذشته ، رحمت خدا را و براى آن كه باقى است روزى خدا را اميدوار باش . » در اين روايت امام ( ع ) به وسيله دو قياس مضمر از دنيا بر حذر فرموده است : يكى فانّ الّذى فى يدك . . . و بعدك است ، و كبراى مقدر آن چنين مى‏شود : و هر چه اين طور باشد سزاوار نيست كه تو بدان دل ببندى و بر آن اعتماد ورزى . دوّمى عبارت : و إنّما انت . . . ظهرك است و كبراى آن همان است كه در روايت اوّل گذشت . كلمه : حمل را براى بر دوش گرفتن گناهان و جمع‏آورى مال ، استعاره آورده و كلمه « ظهر » را به عنوان ترشيح به كار برده است . آنگاه امام ( ع ) به چيزى بهتر از مال براى گذشتگان اميد رحمت خدا و براى بازماندگان اميد روزيى كه خداوند به هر زنده‏اى وعده داده است راهنمايى فرموده است .