جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

381 وقتى كه امام ( ع ) شنيد ، عمار بن ياسر ، به مغيرة بن شعبه پاسخ مى‏دهد ، به او فرمود : دَعْهُ يَا ؟ عَمَّارُ ؟ فَإِنَّهُ لَمْ يَأْخُذْ مِنَ اَلدِّينِ إِلاَّ مَا قَارَبَهُ مِنَ اَلدُّنْيَا وَ عَلَى عَمْدٍ لَبَّسَ عَلَى نَفْسِهِ لِيَجْعَلَ اَلشُّبُهَاتِ عَاذِراً لِسَقَطَاتِهِ « اى عمّار مغيره را به خود واگذار ، زيرا او از دين چيزى را نياموخته مگر آنچه را كه دنيا را به او نزديك كرده باشد ، و از روى عمد ، امر را بر خود مشتبهه ساخته تا شبهات را بهانه خطاهاى خود قرار دهد . » [ 98 ] سوره فتح ( 48 ) آيه ( 11 ) يعنى : بگو اگر خدا اراده كند تا به شما ضرر يا نفعى برساند ، كيست كه بتواند خلاف آن را انجام دهد . [ 99 ] لا حول و لا قوة الا باللّه العلىّ العظيم [ 745 ] مقصود امام ( ع ) آن است كه مغيره از دين جز آنچه را كه دنيا را به همراه آورد و او را به دنيا نزديك سازد ، نياموخته است همچون عدالت و صداقتى كه باعث سود دنيوى است و بس ، و اين عبارت صغراى قياس مضمرى است كه بدان وسيله عمار را از گفتگوى با مغيره بر حذر داشته و كبراى آن نيز چنين است : و هر كس چنان باشد ، شايسته است تا از مراجعه و گفتگوى با او خوددارى شود .