جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

الثالثة و الاربعون بعد ثلاثمائة من حكمه عليه السّلام ( 343 ) و عزى عليه السّلام قوما عن ميّت مات لهم فقال : إنّ هذا الأمر ليس بكم بدأ ، و لا إليكم انتهى ، و قد كان صاحبكم هذا يسافر فعدّوه في بعض أسفاره ، فإن قدم عليكم و إلاّ قدمتم عليه . المعنى نبّه عليه السّلام في هذه التعزية الفصيحة المقنعة ببقاء الانسان بعد موته على ما عليه في حياته ، فالموت مسافرة من هذا العالم المرئي إلى عالم غير مرئي ، و أحبّاء الميّت يلحقون به و يأنسون معه كما يأنسون بمسافر يرجع إليهم من سفره . الترجمة از يك خانواده‏اي كسي مرده بود و آنحضرت ببازماندگانش چنين تسليت داد [ 440 ] فرمود : اين فاجعه مرگ خويشان از شما آغاز نشده و هميشه بوده و بشما هم پايان نپذيرد و خواهد بود ، اين رفيق شما خود تا زنده بود مسافرت ميكرد ، اكنون او را در شمار مسافران بدانيد ، اگر بنزد شما برگشت چه بهتر ، و گرنه شما نزد او خواهيد شتافت . ز قومى مرد شخصي و علي گفت نبايد از غم مرگش برآشفت شما آغاز اين مردن نبوديد نه در پايان آن منزل نموديد سفر ميكرد يار باوفاتان بگوئيدش سفر رفته است اوهان اگر نايد كه تا بيند شما را شما خواهيد رفت و ديد او را