متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
[ 646 ]
254 آوردهاند كه در دوران خلافت عمر بن خطّاب ، در نزد او ، سخن از زيور و زينت كعبه و زيادى آن به ميان آمد .
حاضران گفتند ، اگر آنها را بردارى و صرف تجهيز سپاه اسلام كنى ، پاداش بيشترى دارد ، و كعبه زينت نمىخواهد .
عمر تصميم به برداشتن زيورها گرفت ، و در آن باره با امير المؤمنين ( ع ) مشورت كرد ، امام ( ع ) فرمود : لَوْ أَخَذْتَهُ فَجَهَّزْتَ بِهِ جُيُوشَ اَلْمُسْلِمِينَ كَانَ أَعْظَمَ لِلْأَجْرِ وَ مَا تَصْنَعُ ؟ اَلْكَعْبَةُ ؟ بِالْحَلْيِ فَهَمَّ ؟ عُمَرُ ؟ بِذَلِكَ وَ سَأَلَ عَنْهُ ؟ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ ع ؟ فَقَالَ ع إِنَّ ؟ اَلْقُرْآنَ ؟
أُنْزِلَ عَلَى ؟ اَلنَّبِيِّ ص ؟ وَ اَلْأَمْوَالُ أَرْبَعَةٌ أَمْوَالُ اَلْمُسْلِمِينَ فَقَسَّمَهَا بَيْنَ اَلْوَرَثَةِ فِي اَلْفَرَائِضِ وَ اَلْفَيْءُ فَقَسَّمَهُ عَلَى مُسْتَحِقِّيهِ وَ اَلْخُمْسُ فَوَضَعَهُ اَللَّهُ حَيْثُ وَضَعَهُ وَ اَلصَّدَقَاتُ فَجَعَلَهَا اَللَّهُ حَيْثُ جَعَلَهَا وَ كَانَ حَلْيُ ؟ اَلْكَعْبَةِ ؟ فِيهَا يَوْمَئِذٍ فَتَرَكَهُ اَللَّهُ عَلَى حَالِهِ وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْيَاناً وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْهِ مَكَاناً فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ فَقَالَ لَهُ ؟ عُمَرُ ؟
لَوْلاَكَ لاَفْتَضَحْنَا وَ تَرَكَ اَلْحَلْيَ بِحَالِهِ « هنگامى كه قرآن بر پيامبر ( ص ) نازل شد ، اموال چهار نوع بودند : 1 مال مسلمانان كه پيامبر ( ص ) آنها را بين وارثان ، از روى حساب ارث ، تقسيم كرد .
2 غنيمت ، كه بين مستحقّانش تقسيم كرد . 3 خمس ، كه خداوند آنجا كه بايد قرار دهد ، قرار داد . 4 صدقات كه خداوند آنها را در جاى خود قرار داد ، و زينت كعبه آن روز ، در كعبه بود كه خداوند آن را به حال خود گذاشت و اين نه از روى فراموشى بود و نه از آن روى كه جاى آن از خداوند پوشيده بود پس تو نيز آن را به همان گونه قرار بده كه خدا و رسولش ( ص ) قرار داده بودند » . پس عمر گفت : اگر تو نبودى رسوا مىشديم ، و آن زيورها را به حال خود گذاشت . اين داستان مشهور است ، و خلاصه برهان امام ( ع ) قياس مضمرى است كه بر مقدّمه صغراى آن اشاره فرموده است و تقدير آن چنين است : زيور كعبه را خداوند و رسولش در جاى خود نهادند بدون فراموشى و غفلت از مكان آن با
[ 647 ]
اين كه به همه اموال پرداخته بودند ، و كبراى مقدّر آن نيز چنين است : و هر چه را كه خدا و رسولش به جاى خود قرار داده باشند ، در اين عمل پيروى از آنها واجب است . و از اين رو به عنوان نتيجه قياس ، امر كرد ، همان طورى كه خدا و رسولش قرار دادند ، تو نيز همان طور قرار ده كلمه نسيانا منصوب است چون حال است ،
و مكانا منصوب است چون تميز است .