جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

271 آورده‏اند كه به روزگار عمر ، روزى سخن از پرده‏ى كعبه رفت و گروهى را عقيده آن بود كه عمر پرده را برگيرد و به مصرف تداركات سپاهيان اسلام برساند تا بازده بيشترى داشته باشد ، كه آرايه و پيرايه كعبه را به چه كار آيد ؟ عمر پذيرفت و نظر امير مومنان را پرسيد ، مولا در پاسخ فرمود : ( 840 ) روزى كه قرآن بر پيامبر كه درود خدا بر او و بر خاندانش باد فرود [ 463 ] آمد ، دارايى مسلمانان با چهار عنوان تقسيم پذير بود : دارايى شخصى مسلمانان كه بر حسب قوانين ارث ميان وارثان تقسيم مى‏شد ، دست آورد مادى بعثت كه بر تقسيم آن ميان مستحقان ، حكم صادر مى‏شد ، خمس كه خدايش در جايگاهى مشخص قرار داد ، و صدقات كه حكم الهى آن نيز روشن بود . در آن روزگار ، كعبه را پرده‏اى آرايه بود ، كه پيامبر به همان حالش وانهاد ، وانهادنى كه نه از سر فراموشى بود و نه پنهان بودن جايگاه آن بر او . پس تو نيز آن را بر جاى وانه ، چنان كه خداى و رسولش بر جاى وانهادند . عمر پرده را با چه گونگى پيشين وانهاد و گفت : « اگر تو نبودى كارمان به رسوايى مى‏كشيد »