جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

115 امام ( ع ) فرمود : لَأَنْسُبَنَّ اَلْإِسْلاَمَ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِي اَلْإِسْلاَمُ هُوَ اَلتَّسْلِيمُ وَ اَلتَّسْلِيمُ هُوَ اَلْيَقِينُ وَ اَلْيَقِينُ هُوَ اَلتَّصْدِيقُ وَ اَلتَّصْدِيقُ هُوَ اَلْإِقْرَارُ وَ اَلْإِقْرَارُ هُوَ اَلْأَدَاءُ وَ اَلْأَدَاءُ هُوَ اَلْعَمَلُ اَلصَّالِحُ « اسلام را آن چنان معرفى كنم كه پيش از من كسى معرّفى نكرده است : اسلام عبارت از تسليم شدن و تسليم ، باور كردن ، و باور كردن ، پذيرفتن ، و پذيرفتن ، همان اعتراف و اقرار است ، و اعتراف ، آمادگى براى انجام عمل است ، و انجام عمل ، خود عمل صالح است . » اين قياس به نام قياس مفصول است كه مركب از چند قياس و نتايج آنها درهم ضميمه شده است نتيجه قياس اوّل آن است كه اسلام همان باور كردن است ، و دوّم : باور همان پذيرفتن است و سوّمى آن است كه پذيرش همان اقرار است . و نتيجه چهارم آن است كه اقرار ، انجام عمل است . و نتيجه پنجمى آن لازم بر ملزوم ، امر واضحى است . اما مقدّمه نخست : از آن‏رو كه اسلام عبارت از ورود در قلمرو اطاعت خداست ، و لازمه آن تسليم بودن به خدا و چون و چرا نداشتن با اوست ، و صدق است كه انجام وظيفه همان عمل است . اما مقدّمه دوم چون تسليم حق بودن تنها از راه باور داشتن شايستگى خداوند مطاع ، براى تسليم وى بودن است ، پس باور داشتن آن شايستگى از لوازم تسليم بودن به خداوند است و صدق بر آن از باب صدق لازم بر ملزوم است . [ 522 ] امّا مقدمه سوم چون يقين به استحقاق خداوند براى اطاعت و تسليم مستلزم تصديق و پذيرش چيزهايى است كه از جانب خدا توسط پيامبر ( ص ) رسيده كه عبارت از لزوم فرمانبردارى و اطاعت اوست بنابر اين پذيرش از روى يقين همان تصديق به اوست . اما مقدّمه چهارم زيرا تصديق خداوند در جهت وجوب اطاعت همان اقرار به وجود خداست . اما مقدمه پنجم : چون اقرار و اعتراف به وجوب و ضرورت امرى ، مستلزم آن است كه شخص اعتراف كننده آنچه را كه بدان اعتراف دارد ، انجام دهد ، بنابر اين اقرار سبب الزام به انجام عمل خواهد بود . اما مقدّمه ششم : عبارت از اين است كه انجام عمل ، خود عملى است ، زيرا انجام اطاعت واجب و لازمى را كه براى خدا اقرار و اعتراف داشته چيزى جز عمل نمى‏باشد . نتيجه‏اى كه از رده بندى اين قياسات به دست مى‏آيد ، اين است كه اسلام همان عمل بر طبق فرمان خدا و براى اوست ، و اين معنى ، تفسير و تعريف اسلام به خاصّه‏اى [ 42 ] از خواص آن است همان طورى كه قبلا گذشت .