جستجو

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

30 از امير المؤمنين معنى ايمان را پرسيدند ، فرمود : ايمان را چهار پايه است : شكيبايى و يقين و عدل و جهاد . شكيبايى را نيز چهار شعبه است : شوق و ترس و پارسايى و انتظار . پس ، هر كه در او شوق بهشت باشد ، بايد كه از شهوات دورى جويد و هر كه از آتش دوزخ ترسد ، بايد كه از محرمات اجتناب كند ، و هر كه در دنيا پارسايى گزيند ، تحمل مصيبتها بر وى آسان شود و هر كه در انتظار مرگ باشد ، به كارهاى نيك شتاب كند . و يقين را چهار شعبه است : بينايى هوشمندانه و دريافت از روى حكمت و پند گرفتن از چيزهاى عبرت آميز و رفتن به روش پيشينيان . هر كه از روى هوشمندى نگرد ، حكمت بر وى آشكار شود و هر كه از حكمت بر وى آشكار شود ، آموخته است كه چگونه از حوادث عبرت گيرد و هر كه عبرت گرفتن را آموزد ، گويى با گذشتگان در گذشته ، زيسته است . و عدالت را چهار شعبه است : فهمى كه به عمق چيزها رسد و علمى كه حقايق را دريابد و داورى كردنى نيكو و راسخ بودن در بردبارى . آنكه نيكو فهم كند به عمق دانايى رسد و هر كه به عمق دانايى رسد ، از آبشخور احكام دين سيراب بيرون آيد و هر كه بردبارى را شعار خود سازد ، در كارها تقصير ننمايد و در ميان مردم ، ستوده زيست كند . [ 809 ] جهاد را نيز چهار شعبه است : امر به معروف و نهى از منكر و پيكار در راه دين و دشمنى با فاسقان . پس ، هر كه امر به معروف كند ، مؤمنان را پشتيبانى نيكوست و هر كه نهى از منكر نمايد ، بينى منافقان را بر خاك ماليده و هر كه در راه خدا پيكار كند ، آنچه را بر عهده داشته به جاى آورده و هر كه با فاسقان دشمنى كند و براى خدا خشمگين شود ، خدا را در روز جزا خشنود ساخته است . كفر را چهار پايه است : كنجكاوى بيهوده و خصومت كردن و انحراف از حق و دشمنى ورزيدن . كسى كه در كارها بيهوده كنجكاوى كند ، به حق نرسد . هر كه به سبب نادانى به خصومت پردازد ، همواره ديده‏اش از ديدن حق نابينا باشد و هر كه از حق منحرف گردد ، نيكى را بدى انگارد و بدى را نيكى پندارد و به باده گمراهى مست شود و هر كه دشمنى ورزد ، راههايش ناهموار و پر وحشت گردد و كارش دشوار شود و راه بيرون شدن بر او بسته ماند . شك را نيز چهار شعبه است : جدال بيهوده و هول و هراس و دودلى و تسليم . هر كه جدال را عادت خود سازد شبش به روز بدل نگردد و هر كه از كارهايى كه در پيش دارد بترسد ، واپس ماند و به مقصود نرسد و هر كه به ترديد و دودلى گرفتار آيد ، پس سپر سمهاى شياطين شود و هر كه به تباهى دنيا و آخرت تن در دهد ، هم در دنيا هلاك شود و هم در آخرت . رضى گويد : پس از اين كلامى است ، كه ما از ذكر آن خوددارى كرديم از بيم به درازكشيدن سخن و خارج بودنش از موضوع ما .