متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 455 )
25 بخشنامهاى به كارگزاران مولا در گرد آورى صدقات
بر مبناى تقواى خدايى كه يگانه است و او را شريكى نيست ، به پيش هرگز مباد كه مسلمانى را بيمناك سازى ، يا بر قلمرو او به زور بگذرى ، يا از او چيزى بيشتر از آن چه حق خدا در مال او است ، بگيرى پس هرگاه بر قبيلهاى فرود آمدى ، در سرآب آنان خانه بگير ، بى آن كه با خانهها و خانوادههاشان در آميزى ، سپس به سويشان با متانت و وقار پيش برو و ميانشان بايست و پس از اسلام بى آن كه در اسلام و تعارف با آنان كمترين كوتاهى روا دارى سخن خود چنين بياغاز :
« بندگان خدا ، مرا ولى خدا و جانشين او به سوى شما فرستاده است كه حقى را كه خداوند در اموالتان دارد ، بگيرم . پس آيا در اموال شما حقى هست كه آن را به ولى او بپردازيد ؟ » آنك اگر گويندهاى پاسخ منفى داد ، ديگر سخن خود باز مگوى ، ولى اگر توانگرى آرى گفت ، همراهش روان شو ، با دورى از هر گونه هراس افكنى ، تهديد ،
سختگيرى و تحميل . پس هر آن چه از زر و سيم ( نقدينه ) به تو داد ، بستان .
اگر ( اموالى از نوع ) گاو و گوسفند و شتر داشت ، بىاجازه و سرزده بر آن داخل مشو ، زيرا كه ( هر چند تو را به عنوان نمايندهى ولى امر سهمى در آن هست ، اما ) بيشتر آن ملك او است . بنابراين به هنگام آمدن بدان جا نبايد با آهنگ زور و سلطه ، بر آن دامها وارد شوى ، به هيچ وجه دامى را رم مده و هراسانش مكن كه اين رنجش دامدار را
[ 313 ]
در پى خواهد داشت در حسابرسى ، دارايى را به دو بخش جداگانه تقسيم كن و سپس صاحب مال را در انتخاب آزاد بگذار ، پس هر كدام را برگزيد ، بى چون و چرا بپذير ، سپس باقى مانده را تقسيم كن و باز آزادش بگذار . به همين سان كار را چندان ادامه بده تا همان بر جاى بماند كه برداشت حق خدا منحصر به آن باشد . پس حق خدا را از او بگير . اگر او تقاضاى فسخ كرد ، بىدرنگ بپذير و سپس اموال را در هم بياميز و كار گذشته را با همان شيوه تكرار نماى تا اين كه حق خدا را كه در مال او است بگيرى به هيچ روى دامهاى زار و نزار و شكسته اندام و از كار افتاده را مگير . هرگز و به هيچ روى بر آن ( صدقات جمع آورى شده ) به كسى اعتماد مكن ، مگر آن كه تعهد دينى او مورد وثوق تو باشد و نسبت به دارايى مسلمانان دل بسوزاند تا ( درست و سالم ) آن را به دست ولى مسلمانان برساند ، پس او ميانشان بخش كند ، و نيز تنها و تنها كسى را نمايندگى ده كه فردى خير انديش و مهربان ، امانتدار و حافظ اموال باشد ، و نه فردى خشن و زورگو و بىملاحظه و حيوان آزار . سپس آن چه را نزدت گرد آمده است ، به سوى ما گسيل دار تا در مواردى كه خداوند فرمان داده است ، به مصرف برسانيم . پس زمانى كه امين تو آن را تحويل گرفت ، به او گوشزد كن ميان ماده شتران و بچههاى شيرخوارشان جدايى نيندازد و در دوشيدن شير چنان زياده روى نكند كه به فرزندشان آسيب رساند و به هنگام سوارى بر آنان فشار نياورد و در اين كار رفتارى برابر با آن چه در مورد ساير شتران ( كه ملك شخصى افراد است و براى آن دل مىسوزانند ) متداول است ، داشته باشد .
خسته را آسايش دهد ، آزرده پا را آرام براند ، چون از بركهها بگذرند مجال سيراب شدن دهد ، از سرزمينهاى سرسبز به راههاى خشك و بىگياهشان نراند ، ساعتهايى براى استراحتشان منظور دارد . چون بر مرغزار بگذرند ، مهلت چريدنشان دهد ، باشد كه با رخصت حق ، فربه و دور از خستگى و رنجورى نزد ما آيند ، تا بر اساس كتاب خدا و سنت پيامبرش كه درود خدا بر او و بر خاندانش باد بخششان كنيم .
رعايت اين نكتهها موجب خواهد شد كه پاداشى گرانتر يابى و به رشد خويش نزديكتر گردى .
به خواست خدا