جستجو

و من وصية له ع كان يكتبها لمن يستعمله على الصدقات قال الشريف و إنما ذكرنا هنا جملا ليعلم بها أنه عليه السلام كان يقيم عماد الحق و يشرع أمثلة العدل في صغير الأمور و كبيرها و دقيقها و جليلها

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

[ 25 و از سفارش آن حضرت است آن را براى كسى مى‏نوشت كه بر گرفتن زكاتش مى‏گماشت . در اينجا جمله‏هايى را مى‏آوريم تا بدانند او ستون حق را بر پا داشت و در كارهاى خرد و بزرگ ، باريك و سترگ ، نشانه‏هاى عدالت را براى مردمان به جاى گذاشت . ] برو با ترس از خدا ، كه يگانه است و بى همتا ، مسلمانى را مترسان و اگر او را خوش نيايد ، بر سر وى مران و بيش از حقّ خدا از مال او مستان چون به قبيله رسى ، بر سر آب آنان فرود آى و به خانه‏هاشان در مياى پس آهسته و آرام سوى ايشان رو تا به ميان آنان رسى و سلامشان كن و در درود گفتن كوتاهى مكن سپس بگو : بندگان خدا ، مرا ولىّ خدا و خليفه او سوى شما فرستاد تا حقى را كه خدا در مالهاتان نهاد از شما بگيرم ، آيا خدا را در مالهاى شما حقّى است تا آن را ادا سازيد و به ولى او بپردازيد ؟ اگر كسى گفت : نه متعرّض او مشو ، و اگر كسى گفت : آرى با او برو ، بى آنكه او را بترسانى يا بيمش دهى ، يا بر او سخت گيرى يا كار را بر او سخت گردانى آنچه از زر يا سيم به تو دهد ، بگير ، و اگر او را گاو و گوسفند و شترهاست ، بى رخصت او ميان آن در مشو كه بيشتر آن رمه ، او راست ، و چون به رمه رسيدى [ 287 ] چونان كسى به ميانشان مرو كه بر رمه چيرگى دارد يا خواهد كه آنها را بيازارد ، و چارپايان را از جاى مگريزان و مترسان ، و با خداوند آن در گرفتن حقّ خدا بد رفتارى مكن پس مال را دو بخش كن و خداوند مال را مخيّر گردان و هر بخش را برگزيد ، بپذير و بر او خرده مگير . پس ، مانده را دو بخش كن و او را مخيّر گردان و هر بخش را كه برداشت متعرّض او مشو . پس پيوسته چنين كن تا آنچه از مال او باقى مى‏آيد ، حقّ خدا را ادا كردن شايد . پس حقّ خدا را از او بگير و اگر گمان زياد كند و خواهد آنچه را قسمت شده به هم زند ، بپذير . سپس هر دو بخش را به هم بياميز و همچون بار نخست قسمت كن نيز ، تا حقّ خدا را از مال او بستانى ، و آنچه كلانسال است يا پير و فرسوده ، يا شكسته پا و پشت و يا بيمارى‏اش ناتوان نموده و يا عيبى در او بوده ، مگير و چون مال مسلمانان را 1 با كسى روانه مى‏دارى ، بدان بسپار كه به ديندارى او اطمينان دارى تا به ولى مسلمانان رساند و او ميان آنان بخش گرداند ، و بر آن مگمار جز خيرخواهى مهربان ، و درستكارى نگاهبان كه نه بر آنان درشتى كند و نه زيانشان رساند ، و نه مانده‏شان سازد و نه خسته‏شان گرداند . پس آنچه فراهم گشته شتابان نزد ما روانه دار تا چنانكه خدا فرموده بخش گردانيم و به مستحقّانش برسانيم . پس اگر امين تو آن را گيرد و رساندنش را تعهّد كند ، بدو سفارش كن كه ميان ماده شتر و بچّه شيرخوارش جدايى نيفكند ، و ماده را چندان ندوشاند كه شيرش اندك ماند و بچه‏اش را زيان رساند ، و در سوار شدن به خستگى‏اش نيندازد ، و ميان آن و ديگر اشتران عدالت را برقرار سازد ، و بايد شتر خسته را آسوده گرداند و آن را كه كمتر آسيب ديده ، يا از رفتن ناتوان گرديده ، آرام راند . و چون بر آبگيرها گذرد به آبشان درآرد و راهشان را از زمينهاى گياهناك به جاده‏ها نگرداند ، و در ساعتهايى آنها را آسوده بگذارد ، و به هنگام خوردن آب و چريدن گياه مهلتشان دهد تا به اذن خدا فربه و تناور ، نه خسته و نه از بيمارى لاغر ، نزد ما رسند و به دستور كتاب خدا و سنّت پيامبر او ( ص ) آن را پخش كنيم ، كه اين كار پاداش تو را بسيار گرداند و به رستگارى‏ات نزديكتر رساند ، ان شاء اللّه .