متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 349 )
190 توصيهاى است به ياران در خصوص نماز
جريان نماز را نيكو بررسى كنيد ، در پاسداريش بكوشيد ، فراوان از آن بهره گيريد و بدان خويش را به خدا نزديك كنيد ، كه نماز مومنان را ، با زمانبندى ،
رقم خورده است . مگر شما نشنيدهايد كه اهل آتش در پاسخ اين پرسش كه : « كدامين
[ 231 ]
گناه به دوزختان افكنده است » . ( قرآن كريم ، سورهى 74 ، آيهى 42 ) پيش از هر چيز مىگويند « ما از نمازگزاران نبوديم » . ( قرآن كريم ، سورهى 74 ، آيهى 43 ) آرى نماز گناهانتان را چون برگ فرو مىريزد و آن چه را كه همانند بندى به دست و پاى انسان پيچيده است ، مىگشايد . پيامبر نماز را به چشمهى آب گرمى تشبيه كرد كه بر در خانه مومن باشد و او هر روز و شب پنج بار خود را در آن بشويد . پس ، ناگزير ، از هر آلودگى پاكيزه مىشود .
بىگمان ، مومنان حق نماز را شناختهاند ، آنان كه زيور هيچ كالا و هيچ نور چشمى از خواسته و فرزند از نماز بازشان نمىدارد . اين سخن خداى سبحان در حق مومنان راستين باشد ، « مردانى كه هيچ تجارت و داد و ستدى از ياد خدا و برپا ساختن نماز و پرداخت زكات بازشان نمىدارد » . ( قرآن كريم ، سورهى 24 ، آيهى 37 ) در سيرهى پيامبر نيز مىبينيم كه با اين كه مژدگانى بهشت را در يافته بود ، با اين سخن خداى كه : « خاندانت را به نماز فرمان ده و خود نيز بر آن بشكيب » ، ( قرآن كريم ،
سورهى 20 ، آيهى 132 ) هم خانوادهاش را به نماز فرمان مىداد و هم خود را به رنج مىافكند و شكيبايى مىورزيد .
پس از نماز زكات است كه چونان عامل نزديكى مسلمانان به حق ، همراه نماز ،
رقم خورده است . كسى كه زكات را از دل و جان بپردازد ، زكاتش كفارهى گناهان و مانع و سپرى از آتش شود . پس مباد كه زكات دهندهاى را دل در پى آن باشد و به لحاظ پرداختنش به اندوه بنشيند ، كه هر كس زكات را با بىميلى بپردازد و به سودى برتر از آن چشم داشته باشد ، در مورد سنت ، جاهل ، در پاداش مغبون ، در عمل گمراه ، و پشيمانى وى طولانى است .
سپس اداى امانت است كه هر كه اهلش نباشد ، سرانجام ناكام خواهد بود كه بر آسمانهاى افراشته و زمينهاى گسترده و كوههاى سر به فلك كشيده ، عرضه شد پديدههايى كه در طول و عرض و بلندا و عظمت همانندشان نيست و اگر بنا بود چيزى با تكيه بر طول و عرض يا نيرو و شكوه مقاومت كند ، اين مقاومت حق آنها بود اما آنها از كيفر هراسناك شدند و حقيقتى را دريافتند كه انسان به عنوان پديدهاى ضعيف تر از آنان نسبت به آن به نادانى دچار بود ، چنان كه خداوند دربارهى او گفته است :
« بىگمان انسان بسى گستاخ و نادان بود » . ( قرآن كريم ، سورهى 33 ، آيهى 72 ) بىترديد خداى سبحان را اعمال بندگانش كه شب و روز انجام مىدهند پنهان نيست . از كمترينشان با خبر است و بر مجموعهشان به تمامى آگاه . اعضاتان شاهدان ،
[ 232 ]
اندامهاتان لشگريان و درونهاتان خبرگيران اوىاند و نهانهاى شما ، او را عيان است .