متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 263 )
بخشى ديگر
او ، در مهلتى كه از جانب خدا يافته ، به غافلان گرويده باشد و با گناهكاران شب را به صبح آرد ، بى آن كه در راه هدفى گام زند يا پيشوايى را به رهبرى گيرد .
( 264 )
و بخشى ديگر
تا سرانجام خداوند از كيفر گناهشان پرده برگيرد و از پس پردههاى غفلت بيرونشان كشد ، و آن نگون بختان دريابند كه آن چه بدان روى داشتهاند ، پس افكندنى ، و آن چه پس پشت افكنده بودند ، روى آوردنى باشد . دستاوردهاى گذشته كه در جهت خواستهاى ماديشان بود و كاميابيهاى مادى ديگر ، هيچ سوديشان ندارد .
اينك ، از چنين جايگاهى ، تمامى شما و خود را هشدار مىدهم كه هر كس بكوشد تا از سرمايهى خويش بهره گيرد ، كه صاحب بينش كسى است كه از پى شنيدن ، بينديشد و با هر نگاه ، بينشى نو يابد و از عبرتها ، همواره سود برد ، و سپس در راهى روشن و هموار به پيش رود ، و خويشتن خويش را از سقوط در پرتگاهها و گمراهى در بيغولهها نگاه دارد ، و با كژروى از راستاى حق ، يا تحريف در سخن ، و با بيم از راستى ، اغواگران را به زيان خويش يارى نرساند .
پس تو ، اى شنواى اين حقايق ، از مستى خويش به هوش آى و از خواب گران بيدار شو و تندمران ، و در آن چه تو را بر زبان پيامبر امى كه درود خدا بر او و بر خاندانش باد جارى شده است و ضرورتى اجتناب ناپذير است و از آن گريزى نيست ، نيك بينديش و در برابر هر كس كه به مخالفت نغمهاى سر دهد ، موضعگير و چنان كسان را به همان راه وانه كه براى خود پسنديدهاند . فخر فروشى را واگذار و
[ 173 ]
تكبر را فرو ريز ، و گور خويش را به ياد آر كه بىگمان بر آن بگذرى ، و فراخور كيش خويش مزد يابى ، و چنان كه كشتهاى بدروى ، و فردا همان بهره برى كه امروزش به پيش فرستى ، پس گامجايت را استوار ساز ، و براى آن روز خويش ، امروز زاد و بودى ، پيش فرست .
هشدار ، هشدار ، اى شنونده بكوش ، بكوش ، اى غفلت زده ، « كه هيچ كس چون خداى خبير تو را آگاهى نبخشيده » . ( قرآن كريم ، سورهى 35 ، آيهى 14 ) ( 265 ) بىترديد ، در قرآن حكيم ، اين يكى از قوانين اساسى الهى است و محور ثواب و عقاب و مبناى خشنودى و خشم خداوندى ، كه بىترديد ، بندهاى كه با يكى از اين خصال در حالى كه از آنها توبه نكرده باشد پروردگار خويش را ديدار كند ،
حتى اگر سخت بكوشد و كار خويش را خالص كند هيچ سودى نبرد :
شرك به خدا در عباداتى كه واجب كرده است ،
فرو نشاندن خشم خويش ، با نابود كردن انسانى ،
كار ديگرى را به خود بستن ،
ارضاى نيازى به وسيلهى اظهار بدعتى در دين خدا ،
رويارويى با مردم ، با دو چهره ، و پويايى در ميانشان با دو زبان ،
در اين مطلب بينديش كه مثال رهنمودى است بر آن چه مانند آن است .
( 266 ) بىترديد چهارپايان را جز انباشتن شكم هدفى نباشد ، بىگمان درنده مقصد و مقصودى به جز آزار و تجاوز به ديگران ندارد ، و بىشك آرايش زندگى دنيا و به تباهى كشيدن حيات ، خواست مشخص زنان باشد . راستى را كه مومنان فروتناند ،
بىگمان مومنان مهربان و دلسوزاند ، و بىترديد مومنان خدا ترساند .