کشنده گیوه . حامل گیوه . از جایی به جایی برنده گیوه .
شخصی را گویند که چون کفشها را از پا برآورند بدو سپارند، و این قسم مردم اکثر بر در مزارات و مانند آن می نشینند. محمدطاهر نصیرآبادی در احوال اطهری قهپایه ای نوشته که او گیوه کش بود. (بهار عجم ) (آنندراج ) (چراغ هدایت ). کفشدار:
تا کی ز دست بینیت ای غول گیوه کش
از روی این وآن به ملامت خجل شوم .
شفایی (از آنندراج ).