جستجو
کد : DK-152149     

کارافتاده


کاراوفتاده . از کار افتاده . از کار اوفتاده . کسی که با مردم بسیار معامله کرده باشد و تجربه کار بود. (آنندراج ). مجرب . کار دیده . با آزمون . آزموده . گرم و سرد جهان چشیده:
معشوقه کارافتاده به
دل برده و دل داده به .

(؟ )