جستجو
کد : DK-70305     

چیزخور کردن


مسموم کردن . زهر دادن . زهر به خوردِ کسی دادن . زهر دادن برای کشتن یا ایجاد عیب و نقصی . سم خورانیدن کسی را بی آگاهی او. او را برای دیوانگی یا عاشق شدن یا کشتن بی علم او زهر خورانیدن : فلان وزیر را چیزخور کردند; زهر دادند و کشتند. سگها را دزدها چیزخور کردند; زهر دادند و کشتند. (از یادداشت مولف ).