جستجو
کد : DK-70283     

چیره گشتن


غالب آمدن . غالب شدن . پیروزی یافتن . مسلط شدن . مستولی شدن . انجاح . بوغ . تَبَوٌّغ . (منتهی الارب ). چیره گردیدن چیره شدن:
دگر آز بر تو چنان چیره گشت
که چشم خرد مر ترا خیره گشت .

فردوسی .