جستجو
کد : DK-203526     

ویس و رامین


نام دو تن از عشاق معروف افسانه ای و نام داستان آنان . این افسانه ایرانی از قدیمترین زمانها موجود بوده و پهلوی ِ آن را به شعر ترجمه کرده اند. (یادداشت مرحوم دهخدا). ویس و رامین که فخرالدین اسعد گرگانی ترجمه آن را [ از پهلوی ] بیش از نُه قرن پیش ، میان سالهای 432 و 446 ه' .ق. یعنی پنجاه سال پس از آنکه فردوسی شاهنامه را به پایان برد، پرداخته است ، داستانی بسیار شایان توجه است . منظومه بر اساس افسانه (پهلوی ) کهنی است که به ابهام یادآور داستان تریستان و ایزوت و مارک شاه و برانژین است . بسیاری از وقایعی که در داستان می گذرد، متضمن اوضاع و احوالی مخالف عقاید اسلامی درباره ازدواج و زن و عشق است . در استعداد شاعرانه فخر گرگانی جای هیچ شک نیست . نقصی که در داستان هست ، تناقضاتی در تجسم و نمایش اشخاص و اطناب و تفصیل در گفتگوهای میان عاشقان و سخنانی است که هر یک ازآنها با خویشتن می گوید. منظومه فخر گرگانی به احتمالی در آغاز قرن سیزدهم م . [ در حدود صدوپنجاه سال پس از نظم آن به فارسی ] به زبان گرجی ترجمه شده است و از اینکه یکسان مورد توجه مسلمانان و همسایگان مسیحی آنان در آن سوی قفقاز واقع شده ارزش و اعتبار اصل داستان و تهذیب فخر گرگانی از آن ، آشکار می گردد. اخبار قدیم و متعددی درباره ویس و رامین در ادبیات فارسی وجود دارد، مولف مجمل التواریخ و القصص ، زمان داستان را هنگام پادشاهی دومین شاهنشاه ساسانی می داندو می گوید: «موبد برادر رامین صاحب طرفی بود از دست شاپور، به مرو نشستی و خراسان و ماهان به فرمان او بود». عوفی فخر گرگانی را ناظم ویس و رامین می داند و حمداللّه مستوفی از داستان ویس و رامین در زمان سلطنت بیژن اشکانی پسر گودرز پسر بلاش پسر اشک نام می برد و فخرالدین اسعد را ناظم آن می خواند و میرخواند آن را منسوب به زمان یکی از پادشاهان اشکانی می داند و او راشاپوربن اشک اشکانی می خواند. (از تعلیقات ویس و رامین چ محجوب ص 393 و 394): اندر عهد شاپور اردشیر قصه ویس و رامین بوده است . (مجمل التواریخ ).
ویس و رامین خسرو و شیرین بخوان
تا چه کردند از حسد آن گمرهان .

مولوی .