جستجو
کد : DK-201241     

هیچ کاره


ردی . پست . که به هیچ کار نیاید: عسیقة; شراب هیچ کاره بسیارآب . مصران الفار; نوعی از خرمای هیچ کاره . (منتهی الارب ).
  • کسی که کاری و شغلی ندارد. آنکه برای کاری شایسته نیست .
  • کنایه از مردم ضعیف و بی اعتبار و فرومایه . (آنندراج ):
    ما را ز منع عقل مترسان ومی بیار
    کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست .

    حافظ.