جستجو
کد : DK-198216     

هاکره


الکن و آنکه در حرف زدن زبانش میگیرد. (برهان ) (ناظم الاطباء). جهانگیری نویسد: هاکره و هاکله ، کسی را گویند که در سخن گفتن زبانش میگرفته باشد و آن را به تازی الکن خوانند. مولف تاریخ معجم نظم نموده:
به دور معدلتش رهزنان و دزد از بیم
شدند هاکره از کاف کاروان گفتن .
رشیدی گوید: «لیکن در دیوان سوزنی این بیت یافته شد بر این وجه:
ز عین عدلش زای زبان دزد براه
چو ها گره شود از کاف کاروان گفتن .
و بر این تقدیر دو کلمه است : ها، جداست و گره جداست ». هدایت در مقدمه انجمن آرا نویسد: «در فرهنگ جهانگیری آورده که «هاکره » به معنی الکن و کسی که زبانش گرفتگی دارد، و برهان هم به وی اقتفا کرده معلوم شد رشیدی نلغزیده معنی شعر را درست دانسته است . شعر از سوزنی و بر این وجه است : (عین شعر را که رشیدی آورده نقل میکند) و خبط کرده . جهانگیری و برهان هاکره را که دو کلمه و «ها» جدا و «گره » جداست ، یک کلمه شمرده به معنی الکن دانسته اند».سعید نفیسی پس از ذکر بیت مذکور نوشته است (درباره چند لغت پارسی در «یادنامه پورداود» ج 1 صص 229 - 230): «اما این بیت در تاریخ معجم نیست و پیداست از کسی است که همین اشتباه عجیب فرهنگنویسان را به یاد داشته و این بیت را به همین نیّت که «هاکره » را به معنی «الکن » بیاورد سروده است . بیتی که در تاریخ معجم (چ تهران 1318 ه' . ق. ص 16) آمده این شعر سوزنی است که گوید:
ز «عین » عدلش «زای » زبان دزد براه
چو «ها» گره شود از «کاف » کاروان گفتن .
و پیداست مرادسوزنی این است که زبان دزد که مانند «زای » حروف الفباست ، یعنی تیزی و برندگی دارد، از «عین » حرف اول عدل ممدوح ، یعنی از بیم عدل او، مانند «ها» که در شکل چون گره نوشته میشود، گفتن «کاف » اول لفظ کاروان گره میخورد، یعنی کند و ناتوان میشود. در این بیت ، فرهنگنویسان نادان «ها گره » را یک کلمه خوانده و «هاکره »پنداشته و به معنی الکن گرفته و بعد به قاعده تبدیل مخرجها در زبان فارسی که «را» به «لام » بدل میشود ضبط دیگری از این کلمه به صورت «هاکله » هم تراشیده اند». هرچند اعتراضات مزبور در مورد اشتباه فرهنگنویسان در بیت سوزنی وارد است ، ولی «هاکره » و «هاکله » به معنی الکن را آنان از خود نتراشیده اند، بلکه ایشان که در هندوستان میزیسته اند این کلمات را در آن کشور شنیده و ضبط کرده اند. در زبان هندی هاکله ، هکلا alkah به معنی لکنت و الکن آمده ، هکلاپن napalkah به معنی لکنت و هکلانا analkah به معنی لکنت داشتن است . در زبان اردو نیز این کلمات به همین معانی آمده ، و تبدیل لام به را هم معهود است . (حاشیه برهان قاطع چ معین ج 4 ص 2308).