جستجو
کد : DK-198256     

هامون شدن


هموار و مسطح و هم طراز شدن جائی . مثل کف هامون شدن . (یادداشت مولف ).
  • پست گردیدن . گود شدن . مغاک گشتن . غموض .
  • خراب گردیدن . ویران شدن . با خاک یکسان شدن . با زمین هموار گشتن . همه چیز آن دزدیده یا غارت گشتن یا سوختن . اجداد. (یادداشت مولف ).