جستجو
کد : DK-198224     

هامون


دشت و صحرا و زمین هموار خالی از بلندی و پستی که به تازی قاع خوانند. (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (برهان ). قیعه . (دهار). ساد. ساده . صحرای بی درخت .قاع صفصف . براز. عراء. (یادداشت مولف ):
سپه بود بر کوه و هامون و راغ
دل رومیان بد پر از دردو داغ .

فردوسی .